۱۳۹۲ آبان ۱۶, پنجشنبه

ممنوعیت نشستن زنان روی صندلی

.
گروه دولت اسلامی عراق وشام «داعش»، با نصب پلاکاردهایی در سطح شهر رقه سوریه، فتواهای جدیدی را با عنوان قوانین جدید شرعی از جمله ممنوع بودن نشستن زنان بر روی صندلی وضع کرد.
« محبت نیوز» - گروه اسلامی موسوم به دولت اسلامی عراق وشام «داعش»، در بیانیه‌ای ، فتواهای تازه‌ی خود را با عنوان قوانین شرعی برای اجرا در شهر رقه در شمال شرق سوریه ابلاغ و اجرای آن را از بانزدهم نوامبر لازم الاجرا علام کرد.
به نقل از رادیو کوچه، بر اساس بیانیه این گروه، پوشیدن هرگونه شلوار جین و تی شرت و آرایش صورت برای دختران ممنوع است و آنها باید لباس عبا و حجاب اسلامی داشته باشند.
همچنین، کشیدن سیگار و قلیان ممنوع بوده و کسی که مرتکب آن شود به قطع دو انگشت سبابه و وسط محکوم می شود؛ در صورت تکرار، به ٨٠ ضربه شلاق محکوم و با ادامه آن اعدام خواهد شد.
براساس این بیانیه، آرایش‌گاه‌های مردانه باید بسته شود و کوتاه کردن مو ممنوع است و مخالفت کردن با این قوانین شرعی حکم اعدام دارد.
این گروه در بیانیه خود تاکید کرده است: «گذاشتن لباس زنانه در فروشگاه‌ها درملاء عام ممنوع بوده و فروش لباس زنانه باید توسط زن باشد. در اماکنی که لباس زنانه دوخته می‌شود نباید مردان حضور داشته باشند در غیر این صورت آن اماکن بسته خواهد شد.»
از دیگر فتواهای اعلام شده از سوی این گروه، ممنوعیت استفاده از تصویر زنان در تبلیغات است. همچنین زنان در صورت نیاز به درمان، تنها باید به دکتر زنان مراجعه کنند. آرایش کردن، مدل دادن مو و استفاده از موادی مانند ژل برای مو توسط جوانان ممنوع بوده و مخالفت با آن ٨٠ ضربه شلاق در پی خواهد داشت.
این بیانیه افزوده است: هرکس کلمه «داعش» را بکار ببرد به ٧٠ ضربه شلاق محکوم خواهد شد. «داعش» مخفف اسم گروه «دولت اسلامی عراق و شام» است.

شهر «رقه» در شمال سوریه از نزدیک به ١٠ ماه پیش به کنترل گروه «دولت اسلامی عراق و شام» در آمده است.

هیات متوسلین به " اسب" امام حسین تاسیس شد


انحرا.ف در محافل عزاداری مذهبی، همچنان ادامه دارد .

به گزارش « محبت نیوز » روزنامه جمهوری اسلامی در یاداشتی کوتاه  نوشت ؛ "انحراف در محافل عزاداری مذهبی، همچنان ادامه دارد و هر روز پدیده جدیدی در این زمینه بروز می‌کند."
این روزنامه حکومتی افزود، از استان مرکزی خبر می‌رسد در یکی از شهرهای این استان هیأتی با نام "متوسلین به ذوالجناح"! تأسیس شده که اقدام به عزاداری‌های غیرعادی و همراه با خرافات می‌کند.
جمهوری اسلامی با ابراز تاسف از  نهادهای فرهنگی مسئول که باید عهده‌‌دار نظارت بر این امور باشند می خواهد که به وظایف خود عمل کنند.

با آغاز ماه محرم، فصل سوگواری مسلمانان شیعه برای شماری از شخصیت های دینی ،  در محرم سال گذشته در خمینی‌شهر (اصفهان) نیز جمعی از عزاداران در بازسازی نمادین ورود کاروان امام سوم شیعیان به کربلا در حرکتی عجیب، پیامبران « عهد عتیق» از کتاب مقدس نیز دیده شده‌اند.

مادر مسیحی محکوم به تحمل دو سال اضافه در زندان پاکستان شد

.
آسیه بی بی، مادری مسیحی  و کسی است که در ردیف انتظار اجرای حکم اعدام خویش قرار دارد. این در حالی است که وی می بایست تا مشخص شدن وضعیت دادرسی خویش در دادگاه تا دو سال دیگر نیز در حبس به سر برد.

به گزارش سرویس ترجمه "محبت نیوز"، این مادر پاکستانی حدود چهار سال است - از ابتدای ماه ژوئن سال 2009- که پشت میله های زندان به سر می برد ؛ جرمی که به وی نسبت داده شده گفته می شود، هتاکی و بی حرمتی به محمّد در جریان بگو مگو با یک زن کارگر بوده است.
"آسیه بی بی" در دادگاه عالی که در نوامبر سال 2010 برگزار گردید، محکوم به اعدام نیز تشخیص داده شد.
این مادر مسیحی، که در زندان "شیخوپورا" محبوس است ، در انتظار ارائه شکوائیه خویش به دادگاه عالی لاهور میباشد. ولی به لحاظ تراکم بیش از حد پرونده های تحت بررسی دادگاه ، تخمین زده میشود که موضوع پرونده وی در حدود سال 2015 بررسی شود زیرا که هم اکنون دادگاه لاهور مشغول بررسی پرونده های مربوط به اواخر سال 2008 و اوایل 2009 میباشد.
در روند بررسی پرونده های دادگاهی ، دادگاه قدرت آن را دارد که در صورت وجود مواردی که احکام آنها مغرضانه تشخیص داده شوند آنها را زودتر و خارج نوبت بررسی نماید. چنانکه اکنون برخی از شکوائیه های مربوط به پرونده های سال های 2010 ، 2011 و 2012 در حال بررسی شدن است درحالیکه برخی از شاکیان پرونده های سال 2005 در صف انتظار قرار دارند.
مسئول کمسیون آزادی پاکستان" آسلام پرویز ساهورتا" سعی کرده است در خصوص پرونده "آسیه" با رئیس دادگستری مذاکره کند تا ایشان هرچه زودتر پرونده شکوایه وی را بررسی نمایند، ولی تا کنون جوابی دریافت نکرده است.

"ساهورتا" گفت: "برای حفاظت از امنیت "آسیه بی بی " و اینکه او نکات مبهم و اظهار نشده بسیاری در پرونده خویش دارد، لازم است که هرچه زودتر پرونده اش توسط دادگاه بازنگری شود. ما امیدواریم که وی بتواند حکم تبرئه وی را از دادگاه عالی دریافت نماید.

۱۳۹۲ آبان ۱۱, شنبه

بقای مسيحيان سوريه به بقای رژيم اسد وابسته نيست


گريگوري.وس سوم: "بقاي مسيحيان سوريه به بقاي رژيم اسد وابسته نيست. در طول تاريخ ما از شرايط بسيار سخت‌تر از اين عبور كرده‌ايم."


به گزارش « محبت نیوز» تلويزيون بي بي سي جهاني در گزارشی گفت:" مسيحيان سوريه تا بحال خود را نزديك به رژيم اسد نشان داده‌اند، اما اين بار رهبر مذهبي آنان از اين رژيم فاصله مي‌گيرد."
گريگوريوس سوم، رهبر ارشد مسيحيان انطاكيه و رهبر ارشد مسيحيان اين كشورگفت:" ما هيچ‌وقت نگفته‌ايم كه با اين رژيم هستيم. هيچ‌وقت هيچ‌وقت. ما هميشه گفته‌ايم كه ما سوري هستيم. ما براي سوريه و براي آينده سوريه كار مي‌كنيم. براي مردم سوريه، براي كمكهاي انساني. ما مي‌گوييم سوري هستيم و بايد در ايجاد صلح و وحدت نقش خود را ايفا كنيم.
گريگوريوس معتقد است كه جامعه مسيحيان سوريه برجاي خواهد ماند ونقش تعيين كننده‌يي در برقراري صلح خواهد داشت.


وی می گوید: بقاي مسيحيان سوريه به بقاي رژيم اسد وابسته نيست. در طول تاريخ ما از شرايط بسيار سخت‌تر از اين عبور كرده‌ايم و كماكان بر جاي مانده‌ايم. ما در يك تاريخ 1434ساله در كنار مسلمانان در صلح زندگي كرده‌ايم و اين مسالمت را ادامه خواهيم داد.

خویشاوندان روح الله خمینی همه ضد انقلاب هستند

.
جعفر شجونی٬ عضو جامعه روحانیت مبارز گفته که نعیمه اشراقی و خویشاوندان روح‌الله خمینی از‌‌ همان ابتدا «ضد انقلاب» بودند.
این عکس متعلق به یکی از میهمانی های نوه ها و فرزندان و بستگان روح الله خمینی در جماران است./ عکس از ندای انقلاب
« محبت نیوز» - آقای شجونی این مطالب را روز چهارشنبه (هشتم آبان) در گفتگو با خبرگزاری «نسیم» بیان کرده و افزوده است: «بعضی از منسوبین امام لیاقت آن را ندارند که امام، بزرگ آن‌ها باشد.»
به گزارش دیگربان، وی گفته که روح‌الله خمینی درباره آمریکا٬ موسیقی و حجاب مواضع محکمی داشته٬ اما «اخیرن در این سه مورد اظهارنظرهای غلطی کرده و بعضن آن‌ها را به حضرت امام نسبت داده‌اند.»
وی افزوده که «نعیمه اشراقی از اول ضد انقلاب بود؛ این‌ها بخواهند در این حوزه‌ها اظهار نظر کنند خودشان را کوچک می‌کنند نه حضرت امام را.»
نعیمه و زهر اشراقی دو تن از نوادگان روح‌الله خمینی در چند هفته گذشته اظهاراتی درباره پدربزرگ خود کرده‌اند که با خشم محافظه‌کاران تندرو مواجه شده است.
شجونی نیز در این خصوص گفته است: «اینکه می‌خواهند امام به این عظمت و بزرگی را کوچک کنند پستی است.»
به گفته این عضو جامعه روحانیت مبارز «داماد زهرا اشراقی به جرم فعالیت علیه نظام محکوم شده و این افراد منسوب به حضرت امام اعمال ضد انقلابی داشته‌اند و یا زندان رفته‌اند یا باید بروند.»
شجونی اضافه کرده است: «لیاقت می‌خواهد کسی فامیل حضرت امام باشد. آیا نوه امام باید بگوید من هایده و مهستی را دوست دارم و می‌خواهم تابوشکنی کنم؟»
وی در ادامه این گفتگو افزوده که «یک بار به حسن آقا گفتم امام مثل پیغمبر است. گفت چطور؟ گفتم خویشاوندان امام هم مثل پیغمبر همه ضد انقلاب‌اند.»
این روحانی محافظه‌کار همچنین اضافه کرده است: «من ماه رمضان به چین کمونیستی و کره شمالی رفته بودم. مردم آنجا بیشتر از فامیل‌های امام به امام احترام می‌گذارند.»

خامنه‌ای: جمعیت ایران باید دستکم به ۱۵۰ میلیون نفر برسد

.
رهبر جمهوری اسلامی ایران بار دیگر خواستار افزایش جمعیت این کشور شد.
« محبت نیوز» - سید علی خامنه ای در پیامی به همایش ملی "تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه" گفته است ایران کشور ۷۵ میلیونی نیست و جمعیت این کشور باید به ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت برسد.
وی همچنین افزود: «ما دست کم را گرفتیم که گفتیم صد و پنجاه میلیون، بیشتر هم می‌شود.»
به گزارش ایسنا، آقای خامنه‌ای سال گذشته در سخنانی گفته بود اجرای طرح کنترل جمعیت از میانه‌های دهه هفتاد به بعد، «اشتباه» بوده و خود نیز در این اشتباه «سهیم» است.
سیاست کنترل جمعیت ایران پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۸ همانند سال‌های پیش از انقلاب از سر گرفته شده بود.
این طرح البته تا سال گذشته ادامه یافت اما با کم شدن نرخ رشد جمعیت در ایران بار دیگر کنار گذاشته شد.
نرخ رشد جمعیت ایران از نزدیک به ۴ درصد در سال ۱۳۶۵ خورشیدی به ۱/۳ درصد در سال ۱۳۹۰ رسیده است.


پیش‌تر علی اکبر محزون، مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی ثبت احوال گفته بود نرخ رشد جمعیت ایران با ادامه روند کنونی در سال ۱۴۲۵ به صفر خواهد رسید.

نوشتن عبارتی که بر زنان حرام است و مردان را تحریک می کند

aboulba.
چندی است که بازار صدور فتواهای مضحک از سوی علما و رهبران مسلمان وهابی  به شدت داغ شده است و هرکدام برای اینکه شهرت بیشتری کسب کنند٬ فتوای مضحک تری صادر می‎کنند.
« محبت نیوز» - أبوالبراء یکی از این شیوخ مسلمان وهابی است که خود را در شبکه اجتماعی تویتر با نام "علامه أبوالبراء" معرفی کرده و در زمینه صدور فتواهای مضحک رنج‎های بسیاری را نیز متحمل شده است.
به گزارش منابع خبری شیعی در ایران این مفتی وهابی در جدیدترین و مضحک ترین فتوای خود٬ نوشتن "هههههه" از سوی بانوان را حرام اعلام کرده است.
وی که عضو هیئت امر به معروف و نهی از منکر عربستان سعودی است در صفحه شخصی تویتر خود آورده است: نوشتن عبارت "هههههه" از سوی بانوان برای دلالت بر خندیدن حرام است.
أبوالبراء در توجیح این فتوا می افزاید: استفاده از این عبارت بدان جهت حرام است که مردان را به فکر اقدامات حرام می‎اندازد.
بخش مضحک تر ماجرا آنجا است که وی آورده است: در صورتیکه از "هـ" بیشتری استفاده شود٬ شدت حرام بودن آن افزایش می‎یابد !
عضو هیئت امر به معروف و نهی از منکر عربستان سعودی برای جلوگیری از این فعل حرام(!) چاره ای اندیشیده و ادامه داده است: بهتر است که زنان به جای عبارت"هههههه" از عبارت "خنده عفیفانه" استفاده کنند.
پیش‎تر نیز أبوالبراء در فتوایی درمورد "استفاده زن از کولر در غیاب همسر" گفته بود: روشن كردن كولر براي زن، در غياب شوهر حرام است. وقتي زني در غياب همسر خود كولر خانه را روشن كند، ممكن است همسايه متوجه شود كه زن در منزل است و به همين سبب مرتكب زنا و فحشا شود.
.

» مرخصی نمی دهند چون حسین پیشنهاد عفو و همکاری را رد کرد مادر حسین رونقی: مردم به جمهوری اسلامی رای داده بودند اما شما آبروی دین را هم بردید

چکیده :حسین رونقی فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس منتقد و مسلط به فضای سایبری، پیش از این بارها و بارها در ایام بازجویی و پس از آن در دوران گذراندن حکم 15 ساله اش با این پیشنهاد که با پیوستن به ارتش سایبری می تواند آزاد شود مواجه شد اما هر بار با رد این پیشنهاد فضای زندان و بازجویی ها را برای خود سخت تر کرد. حالا مادر این زندانی سیاسی می گوید که طی ماه های گذشته از پسرش خواسته شده که عفو نامه را امضا کند اما او تصریح کرده که خطایی مرتکب نشده که از آن طلب عفو کند. ...

کلمه- زهرا صدر: شش ماه از بازگشت حسین رونقی، برخلاف نظر پزشکی قانونی و متخصصان به زندان می گذرد و مادرش به کلمه می گوید که هر روز درخواست مرخصی استعلاجی پسرش را به روز دیگر حواله می دهند و بی توجه به وضعیت او، شاهد از بین رفتن او در زندان هستیم.
به گفته ی مادر حسین رونقی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین بارها از حسین خواسته اند تا با همکاری های خود به مرخصی بیاید و یا آزاد شود، اما حسین و خانواده اش این پیشنهاد مسئولان را نپذیرفته اند.
به گزارش کلمه، حسین رونقی فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس منتقد و مسلط به فضای سایبری، پیش از این بارها و بارها در ایام بازجویی و پس از ان در دوران گذراندن حکم ۱۵ ساله اش با این پیشنهاد که با پیوستن به ارتش سایبری می تواند آزاد شود مواجه شد اما هر بار با رد این پیشنهاد فضای زندان و بازجویی ها را برای خود سخت تر کرد.
حالا مادر این زندانی سیاسی به کلمه می گوید که طی ماه های گذشته از پسرش خواسته شده که عفو نامه را امضا کند اما او تصریح کرده که خطایی مرتکب نشده که از آن طلب عفو کند. پیش از این در ماه مبارک رمضان گزارش شده بود که در زندان نامه های عفو مشروط توزیع شده که هیچ کدام از زندانیان جنبش سبز حاضر به امضای آن نشده اند.
زلیخا موسوی، مادر حسین رونقی خطاب به مسئولین می گوید: مردم رای ندادند به جمهوری اسلامی که اینطور شود. مردم رای دادند به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی. گفتید که ما راه پیغمبر اسلام را می رویم. ولی شما آبروی دین را هم بردید.
حسین رونقی ملکی وبلاگ نویس منتقد و فعال حقوق بشردربند در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت شد. وی مدت ۱۳ ماه را در سلول‌های انفرادی بند ۲-الف زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. وی که از نارسایی شدید کلیه رنج می برد چندی پیش به خاطر بی توجهی مسوولان به وضعیت درمانی او دست به اعتصاب غذا زده بود. خواسته او این است که در خارج از زندان و در یک بیمارستان درمانش دنبال شود که تا امروز توجهی به خواسته او نشده است.
پس از گذشت بیش از یک ماه از شکستن این اعتصاب غذای دو نفره مادر حسین رونقی به رهبر انقلاب نامه ای نوشت و در آن از او خواسته است شرایط آزادی فرزندش را مهیا کنند چرا که قانون می گوید نباید یک شخص بیمار در زندان باشد، اما تا امروز این خواسته ی قانونی آن ها مورد توجه قرار نگرفته است.
متن گفت و گوی مادر حسین رونقی با کلمه را با هم می خوانیم:
 از آخرین وضعیت پسرتان بگویید، دوشنبه برای ملاقات رفتید؟
من نرفتم یک مقدار مریض بودم ولی پدر حسین تهران است. حسین هم همانطور مریض است و کلیه اش هم دارد از بین می رود. هیچ چیز نمی گویند. تماس گرفتیم هیچ جوابی ندادند، نه مرخصی نه هیچ.. الان هم پدر حسین تهران است و رفته دادستانی. دیروز وکیلش رفته ولی جوابی نداده اند. فقط نامه را گرفتند و خودشان بردند و حسین انگشت زده و دادند به پدر حسین.
آخرین بار کی حسین را دیدید؟
۱۵ روز پیش. پایم پیچ خورده و یک مقدار اذیتم می کرد برای همین این نتوانستم بروم.
پس فعلا از مرخصی خبری نیست؟
دو بار تماس گرفتم ولی رد می کنند. دادستان گفته فقط ببرید دکتر من گفتم ۷ بار ما بردیم ولی شما دوباره برگرداندیدش و دوباره کلیه اش درد گرفته. دکتر ها گفتند و پزشک قانونی نوشته اند که حسین باید بیرون بماند تا درمانش کامل شود ولی آنها اجازه ندادند و حسین کلیه اش دوباره برگشته مثل قبل و آزارش می دهد. الان هم که می گویند هنوز هیچ تصمیمی نگرفتیم.
گفتند ما مرخصی دادیم و دادستان موافقت نمی کند. حسین هم گفت اگر مرخصی نمی دهند که من را ببرند بیمارستان من دوباره اعتصاب غذا می کنم که ازش خواهش کردم این کار را نکند. الان هم دارو و اینها را که نم یدهند باید خودمان بگیریم دارو ها را. چند وقت هم است که دکتر نبردیم.
 برای مرخصی ندادن دلیل هم می آوردند؟
 به خدا نمی دانم. نمی گویند به ما. همان روز که تهران رفته بودم، رفتم دادستانی، گفتم چرا این کار را می کنید شما خودتان می دانید که قانون خودتان می گوید که کسی که مریض باشد نباید زندان بماند. گفتند نه. گفتم حسین را سال گذشته دادند دستم و شما تماس گرفتید گفتید دادستان گفته برگرد زندان من هم گفتم باشه. گفت این وظیفه شما بوده حسین یک زندانی است و ۱۵ سال زندان دارد باید زندانش را بکشد. گفتم می خواهید حسین را بکشید؟ هیچی چیز نگفتند! آنها میدانند حسین مریض است. البته به حسین گفته اند که گزارش شده در دوران مرخصی فعالیت کردی و دوباره دادستان مخالف است مرخصی درمانی بروی.
خواسته ای دارند که مرخصی نمی دهند؟
حسین به من چیزی نمی گوید ولی من فکر میکنم که اینها نمیدانم با حسین چه کار دارند که این کار را می کنند. می خواهند حسین را طرف خودشان بکشند؟ چند بار گفتند دوباره مصاحبه کن من هم گفتم نه حسین کاری نکرده و حسین هم همین را گفته. روز اول که حسین را بردند زندان حسین هر وقت تماس گرفت گفت مامان گفتند بیا مصاحبه کن تا ما کاری کنیم که بروی بیرون آن هم گفت نه من هم گفتم نه حسین هیچ وقت این کار را نمیکند. دوباره به من گفتند که من رفتم زندان گفت که اینها به من می گویند بیا با ما کار کن ما شما را آزاد می کنیم. من هم گفتم شما چی گفتی؟ گفت گفتم نه. پدر حسین هم گفت هیچ وقت نمی گذارم حسین با شما کار کند مگر حسین چه کار کرده؟ حسین هیچ وقت آدم فروش نیست کاری هم نکرده به خود شما هم گفته قبول نمی کند. الان هم دارند هم حسین هم ما را عذاب میدهند. الان مثانه اش هم درد دارد کلیه هایش هم آنطور… خیلی درد دارد چه بگویم. مدارک پزشکیش را هم به زندان و هم به دادستانی داده ایم.
نظر خود حسین چیست؟
حسین گفته من را که اینطوری نگه دارند اعتصاب خشک می کنم. گفتم نه این کار را نکن. گفت من کاری نکردم نمی دانم چرا عذاب می دهند. حسین می گوید کاری نکردم من را آزاد کنند. می گویند که نه ۱۵ سال به حسین حکم دادیم. یک بار دادسرای زندان اوین به من گفتند، ۱۵ روز پیش هم که رفتم دادستانی گفتند که زندانی است و باید زندانش را بکشد. گفتم شما گفتید که ما راه پیغمبر اسلام را می رویم… من هم رک گفتم که آنها عیادت مریض رفتند و گفتند هرچی بدی کرد عیب ندارد ولی شما آبروی دین را هم بردید.
شنیدیم که گفته بودید می خواهید تحصن کنید.
من چند بار گفتم بروم ولی پدرش اجازه نداد. ولی اگر حسین را ندهند به خود خدابخش هم گفتم که می آیم یا جلوی دادستانی می نشینم یا جلوی زندان. شما هم می توانید من را هم بازداشت کنید ببرید زندان. گفتند که حسین زندانی است گفتم اشکال ندارد من را هم بازداشت کنید. آبروی شما می رود و من هم که آنجور که بروم زندان بمانم راحت تر هستم. به خود خدابخش گقتم.
آقای محسنی اژه ای درباره ی عفوها و آزادی ها گفته بود. شما پیگیر این موضوع هم بودید؟
تنها خواسته من این است که اینها برای حکومت خودشان مردم را اینطور عذاب ندهند. بچه های ما را رها کنند. به خدا این زندانیان سیاسی سبز که من می بینم همشان بی گناه هستند. پسر من هم مریض است. پسر من را رها کنند بیاید بیرون. به حسین گفتند بیا نامه عفو بنویس من گفتم نه حسین هم قبول نمی کند. گفتم پسر من کاری نکرده که عفو بنویسد. به پسر من یا مرخصی استعلاجی بدهند یا آزادش کنند بیاید بیرون. اگر این کار را نمیکنند من به آقای خامنه ای نامه نوشتم من چند بار خواهش کردم که یکبار مثل مرد بگویند حسین را می‌دهید یا نه؟ اینطور ما را عذاب ندهند. هر روز به پدرش می گویند امروز و فردا جواب می دهیم. من به پدر حسین گفتم اینها دروغ می گویند پدر حسین می گوید نه. من می دانم اینها دروغ می گویند. اصلا اینها می خواهند حسین را نگه دارند و از بین ببرند. فقط یکبار بگویند حسین را می دهیم یا نه.
می دانید که مسئولان قضایی گفته های شما را می خوانند، چه سخنی با آن ها دارید؟
من می خواهم فقط پسر من را آزاد کنند نه فقط پسر من که همه زندانیان. به خدا بی گناهند همشان. اینطور مردم را اذیت نکنند. مردم رای ندادند به جمهوری اسلامی که اینطور شود. مردم رای دادند به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی. نه اینکه اینطور مردم را اذیت کنند. رای به استقلال و آزادی دادند. پسر من را آزاد کنند یا مرخصی استعلاجی بدهند ببریم دکتر. همین است خواسته من. نباید اینطور مردم را اذیت کنند. من هم مادرم مثل همه مادر ها. من هم مثل حسین عذاب میکشم. خیلی از مادر ها هستند که بچه هایشان زندانند. من می دانم من می روم آنجا و همه را می شناسم. این کار خوبی نیست. خانواده همه زندانی ها هر روز می روند دادستانی التماس می کنند. گفتم من یک مادرم یکبار با دادستان ملاقات بدهید ولی هربار می گویند امروز فردا. الان ۶ ماه است که حسین دوباره زندان است. هیچ جوابی نمیدهند. همه علاف هستند. تنها من نیستم مادر مجید دری و خیلی های دیگر هم هستند.

«بیلبورد»های ضد آمریکایی برگشتند

چکیده :بیلبوردها از تهران جمع شد، از شهرستان‌ها سر درآورد. صبح روز آخر مهر ماه خیابان‌های تهران، بار بخشی از مذاکرات ایران و کشورهای غربی را با بیلبوردهایی با نام «صداقت آمریکایی» به دوش گرفت. بیلبوردها را سازمان هنری و رسانه‌ای «اوج» طراحی و روی تابلوهایی که در سطح شهر در اختیار داشته نصب کرده بود....

بیلبوردها از تهران جمع شد، از شهرستان‌ها سر درآورد. صبح روز آخر مهر ماه خیابان‌های تهران، بار بخشی از مذاکرات ایران و کشورهای غربی را با بیلبوردهایی با نام «صداقت آمریکایی» به دوش گرفت. بیلبوردها را سازمان هنری و رسانه‌ای «اوج» طراحی و روی تابلوهایی که در سطح شهر در اختیار داشته نصب کرده بود.
چند روز بعد و در پی افزایش اعتراض رسانه‌ها و افکار عمومی، این بیلبوردها از پایتخت جمع شد، اما حالا ادامه «دیپلماسی خیابانی» که با پرتاب کفش در فرودگاه مهرآباد به رییس‌جمهوری کلید خورد، به خیابان‌های شهرستان‌ها رسیده است. روز پنجشنبه خبرگزاری «فارس» اعلام کرد: «در آستانه برگزاری مراسم روز ۱۳آبان در ایران، بیلیورد‌های ضدآمریکایی جمع‌آوری‌شده از تهران در ۷۰ نقطه شهر مشهد نصب شد.» این خبرگزاری به نقل از «مجتبی مختاری» دبیر ستاد مردمی این طرح نوشته که «به مناسبت ۱۳آبان این ستاد اقدام به اکران طرح‌های گرافیکی با مفاهیم ضد استکباری کرده و این مفاهیم را به‌صورت عمومی اکران می‌کند.» این بیلبورد‌ها در بلوار فرودگاه، چهارراه معلم، ورودی استانداری خراسان‌رضوی و چندین مکان دیگر شهر مشهد نصب شده است.
«رجانیوز» سایت خبری نزدیک به جبهه پایداری که در انتخابات گذشته از سعید جلیلی حمایت می‌کرد نیز در همین رابطه آورده است: «در پی جمع‌آوری بیلبوردهای صداقت آمریکایی از سطح شهر تهران، حرکت‌هایی خودجوش در جهت نصب آن در شهرهای مختلف کشور به وجود آمده است و این موج فعالیت‌های ضدآمریکایی در سطح شهرهای مختلف و همچنین در بین فعالان فضای مجازی در روزهای گذشته در حال افزایش است و شواهد نشان از ایجاد موج جدیدی از استکبارستیزی در آستانه ۱۳آبان در سطح کشور دارد. این در حالی است که علاوه بر شهر مشهد که گفته می‌شود این بنرها در ۶۰نقطه از آن نصب شده‌اند، بنرهای صداقت آمریکایی در ۲۰نقطه از شهر شهرکرد، [شیراز] و برخی شهرهای دیگر هم نصب شده‌اند.»اما موضوع دیپلماسی خیابانی برخی گروه‌ها برای اثر‌گذاری بر روند دیپلماسی دولت یازدهم به خیابان‌ها محدود نشده و به فضای مجازی هم سرایت کرده. در یکی از صفحات سایت «افسران» برای نصب بیلبوردها تحت عنوان «عملیات غافلگیرکننده» فراخوان داده است که قرار است تا ۱۳آبان کار آن تمام شود.
احسان محمدحسنی، طراح بیلبوردهای ضدآمریکایی در تماس تلفنی از توضیح‌دادن به «شرق» درباره این بیلبوردها اجتناب کرد. او گفت «علاقه‌ای به مصاحبه با شرق ندارد» و دلیل آن را اینطور عنوان کرد که «هرکسی سلیقه‌ای دارد.» با وجود عدم تمایل طراح بیلبوردها برای گفت‌وگو، خبرها به نقل از منابع مطلع حاکی از آن است که برخلاف اظهارات سیدمحمدهادی ایازی، سخنگوی شهرداری تهران که گفته بود «متاسفانه سازمان و شرکتی که بیلبوردهای اخیر را در شهر نصب کرده است بدون تفاهمنامه با شهرداری این کار را کرده» نصب بیلبوردها با اطلاع مقامات شهرداری تهران و بر اساس تفاهمنامه شهرداری با عوامل طراحی و نصب این بیلبوردها انجام شده است. اما وزارت امورخارجه که مخاطب اصلی بیلبوردهای ضدآمریکایی بود واکنشی چندان جدی نسبت به آن نشان نداد. در آخرین اظهارنظر از سوی مسوولان دستگاه دیپلماسی، عباس عراقچی معاون ظریف نسبت به نصب این بیلبوردها اینطور واکنش نشان داده که «در زمان جنگ هیچ‌کس در خیابان‌ها علیه رزمندگان پوستر نصب نمی‌کرد.»
به گزارش خبرگزاری «مهر» عراقچی گفته: «ما از نظرهای مخالف و انتقادها استفاده می‌کنیم و احترام می‌گذاریم و از همه هم تشکر می‌کنیم، البته اینجا جبهه سخت و پیچیده‌ای است که نیاز به اجماع ملی دارد. آنچه به ما در نبرد دیپلماسی کمک می‌کند، پشتوانه عظیم مردمی است که بروز و ظهورش انتخابات اخیر بود، از این‌رو تا وقتی این انرژی وجود دارد، من هیچ نگرانی ندارم ولی نگرانی آنجا خواهد بود که اختلاف دیدگاه‌ها به تشتت بینجامد.» او افزود: «زمانی که رزمندگان ما در جبهه نبرد حضور داشتند تمام کشور برای روحیه‌دادن به آنها بسیج می‌شدند و هیچ‌کسی در خیابان‌ها پوستر نصب نمی‌کرد تا آنها را جور دیگر خطاب کنند، انتقادها هم نباید از مرزهایی خارج شود.
پیش از عراقچی، محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه کشورمان در پست فیس‌بوکی خود در ششم‌آبان از این بیلبوردها به‌طور تلویحی با عنوان «مهرورزی در معابر پیاده» یاد کرده و نوشته است: «در روزهای گذشته شاهد تحولات مختلفی بودیم. مهرورزی‌های فراوانی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم به بنده و سیاست خارجی حتی در معابر عمومی پایتخت ابراز شد! که البته نگرانی زیادی از آن نیست. خوشحالم که مردم و مسوولان عالیرتبه کشور از سیاست خارجی حمایت می‌کنند و در این دو روز هم تاییدهای محکم و مجددی از این حمایت‌ها را دریافت کردم که باعث دلگرمی بنده و همکارانم شد»مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امورخارجه، نیز در واکنش به این بیلبوردها گفته بود: «قطعا نظرات کسانی که دیدگاه‌های مخالفی دارند شنیده می‌شود.
امیدواریم مسیر اظهارنظرها به سمت تامین منافع ملی باشد. به اعتماد مردمی نسبت به گروه مذاکره‌کننده و هیات دیپلماسی ایجاد تردید نشود و رسیدن به این مسیر، نیازمند کار جمعی است.» مهرورزی به دستگاه دیپلماسی تنها به معابر پیاده و بیلبوردها خلاصه نمی‌شود. منهای «تیترِ یک روزنامه، که باعث کمردرد و پادرد شدید» برای «محمدجواد ظریف» شد، در ادامه دیپلماسی خیابانی قرار است «یازدهمین اجتماع بزرگ حزب‌الله سایبر با محوریت «مرگ بر آمریکا» با حضور فعالان فضای مجازی ساعت ۱۵ روز شنبه ۱۱آبان برگزار شود.» این خبر را خبرگزاری تسنیم داده و آورده است: «این مراسم با سخنرانی حسن عباسی و جمع کثیری از علاقه‌مندان و فعالان فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌نویسان حزب‌اللهی در عرصه سایبر و محوریت استکبار‌ستیزی در سالن بصیرت لانه سابق جاسوسی آمریکا برگزار می‌شود.» بر اساس این گزارش «در این اجتماع، از نخستین سرود ضدآمریکایی حامد زمانی و دومین سرود ضدآمریکایی استاد قره‌باغی، خواننده سرود مشهور «آمریکاآمریکا، ننگ به نیرنگ تو» نیز رونمایی خواهد شد.»
گزارش از شرق

هشدار وزیر بهداشت؛ وضعیت “سلامت” بحرانی است

چکیده :اظهارات هشدارگونه وزیر بهداشت از شرایط سخت حوزه بهداشت و درمان کشور، حاکی از این است که وضعیت "نظام سلامت" به مراتب بحرانی تر از آن چیزی است که احساس می شد با تامین داروهای بیماران خاص و صعب العلاج، به آرامش برسد....

اظهارات هشدارگونه وزیر بهداشت از شرایط سخت حوزه بهداشت و درمان کشور، حاکی از این است که وضعیت “نظام سلامت” به مراتب بحرانی تر از آن چیزی است که احساس می شد با تامین داروهای بیماران خاص و صعب العلاج، به آرامش برسد.
به گزارش مهر، بعد از گذشت نزدیک به ۸۰ روز از شروع به کار وزیر بهداشت دولت یازدهم، مشکلات حوزه سلامت یکی پس از دیگری نمایان می شود به طوریکه مصاحبه های وزیر با رسانه ها و انتقاد از کمبود بودجه و اعتیارات وزارتخانه در ماههای پایانی سال، حکایت از این واقعیت دارد که روزهای سختی در انتظار “سلامت” است.
برآوردها از صحبتها و گفته های مدیران ارشد وزارت بهداشت درباره کمبودها و مشکلات حوزه بهداشت و درمان، نشان می دهد که در چند ماه پایانی سال جاری، کار چندانی نمی توان برای بهبود شرایط حوزه سلامت انجام داد. این، موضوع را می توان از لابه لای اظهارات صریح وزیر و معاونان وزارت بهداشت، متوجه شد. به طوریکه طاهر موهبتی معاون حقوقی و امور مجلس وزارت بهداشت گفته است کاهش بودجه ۴۰ درصدی بخش پیشگیری از بیماریها در سال ۹۲ در مقایسه با سال ۹۱ هشدار جدی برای بخش سلامت است که اگر به آن پرداخته نشود باید هزینه های بیشتری را در حوزه درمان داشته باشیم.
این در حالی است که رئیس جمهور و سایر وزرای دولت یازدهم نیز از کسری بودجه سال ۹۲ و کمبودهایی که در زمینه تامین اعتبارات در ماههای پایانی سال وجود دارد، گلایه و انتقاد دارند.
به گفته معاون وزیر بهداشت، در حال حاضر ۷۰ درصد هزینه های درمان از جیب مردم پرداخت می شود و این در حالی است که باید تا دو سال آینده بر اساس سند چشم انداز توسعه سهم مردم از پرداخت هزینه های درمانی باید به ۳۰ درصد برسد.
موهبتی به این نکته نیز اشاره دارد که از ۵۶ هزار میلیارد تومان هزینه حوزه سلامت در کشور، ۴۰ هزار میلیارد تومان در بخش درمان هزینه می شود که از این میزان ۵ هزار میلیارد تومان از اعتبارات دولتی استفاده می شود و ۹ هزار میلیارد تومان توسط بیمه ها پرداخت می شود.
در همین حال، دکتر سیدحسن هاشمی وزیر بهداشت با عنوان این مطلب که رهبری، رئیس جمهور و بخشی از دولت که مرتبط با نظام سلامت است در جریان مشکلات موجود این بخش هستند، گفته است که اگر نتوانیم خدمات را به قیمت واقعی عرضه کنیم و بیمه ها نیز منابع تامین آن را نداشته باشند همه بیمارستانهای کشور کاملا ورشکسته می شوند، هرچند در حال حاضر نیز با این شرایط فاصله چندانی ندارند.
وی با اشاره به کسر بودجه ۸ هزار میلیارد تومانی وزارت بهداشت در سالجاری، عنوان داشته است که ما به ازای هر شبانه روز هزینه ۲۸۵ هزار تومانی تختهای بیمارستانی، ۲۴۰ هزار تومان از بیمه ها دریافت می کنیم، سالانه هم ۲۳ میلیون تخت روز بستری در کشور داریم، بنابراین باید با واقعی شدن تعرفه خدمات پزشکی و گسیل داشتن منابع ناشی از هدفمندی یارانه ها به بیمه ها بتوانیم این وضعیت را مهار کنیم.
وزیر بهداشت با گفتن این جمله که وزارت بهداشت بیمار است و نیاز به درمان دارد، اعتبارات ناکافی وزارتخانه را مانع به انجام رساندن ماموریتهای وزارت بهداشت عنوان داشته و گفته است که از ۲۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار اختصاص یافته برای اجرای طرح پزشک خانواده تنها ۲ درصد آن محقق شده است که بعید است این میزان تا آخر سال به ۴ یا ۵ درصد برسد.
هاشمی ادامه داد: وزارت بهداشت هم اکنون حدود ۷ هزار میلیارد تومان بدهی دارد که به انضمام سه هزار میلیارد تومان بدهی سالهای قبل، کسری بودجه وزارت بهداشت به حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان می رسد. از این رو می توان گفت وزارت بهداشت که مسئول درمان مردم است، خود بیمار است و نیاز به درمان دارد. این وزارتخانه خود نیاز به تغییر ساختار دارد اما ایجاد این تغییر بدون داشتن منابع میسر نیست.
در همین حال، دکتر ایرج حریرچی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت بهداشت معتقد است که برخی منابع که به نام “نظام سلامت” ایجاد می شوند در راه سلامت مردم هزینه نمی شوند. در برخی از بخشهای دولتی و بیمه ها منابعی به اسم نظام سلامت ایجاد می کنند که برای آینده نظام سلامت دردسرساز است، اگر این روند ادامه یابد بخش زیادی از بودجه غیرعمرانی کشور هدر خواهد رفت.
معاون وزیر بهداشت با اشاره به اینکه کل بودجه بیمارستانها از درآمد عمومی کمتر از یارانه ای است که برای برپا نگهداشتن بخش خصوصی هزینه می شود، گفته است که در برخی بخشها وارث اشتباهاتی هستیم که نیاز به چاره اندیشی فوری دارند.
یکپارچه نبودن نظام سلامت، هدر رفتن منابع مالی، منابع انسانی نامناسب، اشکالات ساختاری در نهادهای تصمیم گیری و اجرایی، ضعف توان مدیریت راهبردی، تضاد منافع ناشی از حضور همزمان کارکنان در جایگاههای ارائه خدمت و مدیریت و نقص چشمگیر همکاری بین بخشهای توسعه، مهمترین چالشهای نظام سلامت است که حریرچی آنها را برشمرد.
وزیر بهداشت گفته است که از ۲۱۰ هزار میلیارد ریال بودجه‌ای که برای سال ۹۲ پیش‌بینی شده با توجه به تشدید تحریمها و به تبع آن افزایش هزینه‌های دولت، در بهترین حالت ممکن، ۱۳۰ هزار میلیارد ریال اختصاص می‌یابد یعنی حوزه سلامت با حدود ۸۰ هزار میلیارد ریال کسری اعتبار روبروست.
بیان این اظهارات صریح از سوی وزیر و معاونان وزارت بهداشت در روزها و هفته های اخیر، نشان می دهد که شرایط “حوزه سلامت” حداقل در چند ماه پایانی سال ۹۲ ، “بحرانی” خواهد و کار زیادی نمی توان برای آن انجام داد. زیرا، کسری بودجه سال ۹۲ تنها شامل این وزارتخانه نبوده و همه وزارتخانه ها و دستگاههای دولتی با آن مواجه اند. اما، با توجه به حساسیت حوزه سلامت کشور، دشواریها و مشکلات در بخش بهداشت و درمان، به مراتب نمایان تر از سایر بخشهاست. به طوریکه کمبود دارو، تنها نمونه ای بارز از مشکلات عدیده حوزه سلامت است که در ماههای گذشته خودنمایی کرد و مسئولان وزارت بهداشت را بر آن داشت تا تدبیری برای رفع کمبودهای دارویی بیاندیشند. اما اوضاع حوزه سلامت بغرنج تر آن چیزی است که بتوان با تامین داروهای بیماران خاص و صعب العلاج، به وضعیت مطلوب و آرامش رسید. بنابراین ، پیش بینی می شود که حوزه سلامت در ماههای پایانی سال، روزهای سختی را پشت سر بگذارد.

ایران چگونه پیر می‌شود؟

چند سالی است که مسوولان از ضرورت افزایش جمعیت کشور خبر می‌دهند؛ نگرانی‌هایی که با آغاز آهنگ افزایش جمعیت سالمندان در کشور روزبه‌روز جدی‌تر می‌شود و کمتر تصویری از جامعه ایران در روزهایی که سالمندان سهم بالاتری از جمعیت دارند، وجود دارد.
بر اساس یک بررسی صورت‌گرفته در مرکز آمار ایران و مقایسه جمعیت ایران با هشت‌کشور توسعه‌یافته و در حال توسعه، ایران در سال ۳/۸‌درصد از جمعیتش را سالمندان تشکیل می‌دهند که پس از آن به ترتیب در سال ۲۰۵۰، ۲۰۷۵ و ۲۱۰۰ این‌ درصد به ۲۳‌درصد، ۳۰‌درصد و ۲۸‌درصد افزایش پیدا می‌کند.
همچنین نکته نگران‌کننده دیگر در جامعه ایران زنانه‌شدن سالمندی در کشور است که کارشناسان جمعیت‌شناسی کشور پیش‌بینی کردند ایران تا ۵۰سال آینده با انفجار سالمندی و زنانه‌شدن سالمندی در کشور مواجه می‌شود. زنانه‌شدن سالمندی نسبتی است که بر اساس آن زنان سالمند تعداد بالاتری نسبت به مردان دارند. این در حالی است که سرعت سالمندی در ایران در مقایسه با کشور‌هایی همچون مصر، ترکیه، پاکستان، کره‌جنوبی، انگلستان، فرانسه، ژاپن و آلمان بیشترین سرعت سالمندی را دارد.
از سوی دیگر بر اساس بررسی‌های صورت‌گرفته در مرکز آمار ایران، کشور ایران در فاصله سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۴۰ وارد مرحله سالمندشدن، در فاصله سال‌های ۲۰۴۰ تا ۲۰۵۰ وارد مرحله سالمند شده و در سال ۲۰۵۰ با بیش از ۲۱‌درصد جمعیت سالمند نسبت به‌کل جمعیت وارد مرحله فوق سالمندی یا انفجار سالمندان می‌رسد.
در حال حاضر جمعیت ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه به‌دنبال کاهش مداوم و مستمر باروری و افزایش امید زندگی، تغییرات اساسی و مهمی را در ساختار سنی خود تجربه می‌کند که این تغییرات دارای ملاحظات اقتصادی، اجتماعی مهمی از نظر سیاستگذاری اقتصادی و اجتماعی است. طی دهه اخیر، جمعیت واقع در سنین زیر ۱۵سال‌رو به کاهش است و در مقابل تعداد جمعیت جوان و در سن کار‌ رو به افزایش نهاده است، همچنین سرعت سالخوردگی جمعیت با آهنگی آرام‌ رو به افزایش است، جمعیت‌شناسان از این تغییرات و تحولات ساختار سنی تحت عنوان «گذار سنی» یاد می‌کنند.
در حال حاضر جوانی جمعیت (بالای ۴۰‌درصد، جمعیت صفر تا ۱۴سال) که از ویژگی‌های کشورهای در حال توسعه است، در این کشورها در حال کاهش است. در ایران این شاخص در سال ۱۹۷۵ برابر ۴۴‌درصد و از سال ۲۰۲۵ به زیر ۲۰‌درصد کاهش می‌یابد. در مقابل آن جمعیت بالای ۶۵سال در حال افزایش است به‌طوری که در سال ۲۰۵۰ به بالای ۲۰‌درصد می‌رسد. کشورهای توسعه‌یافته آلمان، انگلستان، ژاپن و فرانسه و کشور در حال توسعه کره از سال ۲۰۲۵ بالای ۲۰‌درصد از جمعیت آنها وارد ۶۵سالگی به بالا می‌شوند و این وضعیت برای کشورهای در حال توسعه ایران و ترکیه از سال ۲۰۵۰ و کشور پاکستان در سال ۲۱۰۰ مشاهده می‌شود.
انفجار سالمندی در ایران در چه مقطعی صورت می‌گیرد؟
سالمندی جمعیت سه مرحله دارد؛ مرحله اول مرحله سالمندشدن است، در این مرحله بین هفت تا ۱۴‌درصد از جمعیت جامعه در سنین بالای ۶۰سال قرار دارد، مرحله دوم، مرحله جامعه سالمند شده است، در این مرحله بین ۱۴ تا ۲۱‌درصد جمعیت جامعه در سنین بالای ۶۰سال قرار دارد و مرحله سوم مرحله فوق‌سالمندی است در این مرحله بیش از ۲۱‌درصد از جمعیت در سنین بالای ۶۰سال قرار دارند. بر این اساس برخی از کشورهای توسعه‌یافته مثل آلمان و انگلستان بین سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۰ در مرحله سالمندشدن قرار داشته‌اند و از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۳۰ وارد مرحله دوم و از سال ۲۰۳۰ به بعد وارد مرحله سوم سالمندی می‌شوند.
ورود کشورهای توسعه‌یافته آلمان، انگلستان و فرانسه به مرحله سالمندشدن از سال ۱۹۴۰ و ژاپن از سال ۱۹۷۰ بوده است. این کشورهای توسعه‌یافته به همراه کشور کره‌جنوبی در سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۳۰ وارد مرحله فوق سالمندی (انفجار سالمندان) می‌شوند. کشورهای در حال توسعه ایران، ترکیه، مصر و پاکستان از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ وارد مرحله سالمندشدن شده و از سال ۲۰۵۰ به بعد وارد مرحله فوق سالمندی (انفجار سالمندان) می‌شوند. نکته قابل‌توجه اینکه کشور توسعه‌یافته ژاپن که بعد از دیگر کشورهای توسعه‌یافته وارد مرحله اول سالمندی شده بود، قبل از همه کشورها وارد مرحله فوق سالمندی (انفجار سالمندان) می‌شود.
سرعت بالای سالمندی در ایران
مقایسه سرعت سالمندی در ایران در مقایسه با هشت کشور توسعه‌یافته و درحال توسعه، نشان می‌دهد ایران در میان کشور‌هایی همچون مصر، ترکیه، پاکستان، کره‌جنوبی، انگلستان، فرانسه، ژاپن و آلمان بیشترین سرعت سالمندی را دارد. روند تغییرات شاخص‌های سالخوردگی جمعیت هشت کشور مورد مطالعه از سوی مرکز آمار ایران در فاصله سال‌های ۱۹۵۰ تا ۲۱۰۰ نشان می‌دهد، شاخص کلی سالخوردگی جمعیت (درصد جمعیت ۶۰ ساله و بیشتر نسبت به جمعیت زیر ۱۵سال) طی این دوره حاکی از یک سیر صعودی طی سال‌های ۱۹۵۰-۲۱۰۰ برای کشورهای در حال توسعه ایران، مصر، ترکیه و پاکستان بوده و برای کره‌جنوبی این روند از سال ۱۹۵۰ تا ۲۰۵۰ صعودی بوده و بعد از آن کاهش می‌یابد. این شاخص در کشورهای توسعه‌یافته برای انگلستان و فرانسه از سال ۱۹۵۰ تا ۲۱۰۰ شاهد افزایش ولی برای ژاپن و آلمان این شاخص از سال ۱۹۵۰ تا ۲۰۵۰ افزایش و بعد از سال ۲۰۵۰ تا سال ۲۱۰۰ کاهش داشته است.
زنانه‌شدن سالمندی در ایران
زنانه‌شدن سالخوردگی – یعنی افزایش نسبت زنان نسبت به مردان سالمند – پدیده آمده است که در کشورهای در حال توسعه‌ای مثل ایران و پاکستان مشاهده می‌شود. زنانه‌شدن سالخوردگی یعنی افزایش نسبت زنان نسبت به مردان سالمند. در کشورهایی مثل ایران و پاکستان نسبت جنسی در گروه‌های سنی بالای ۶۰سال از حد متعارف فاصله زیادی ندارد اما در حال حاضر، کشورهای توسعه‌یافته که در مراحل پیشرفته‌تر سالمندی قرار دارند، سالمندی جمعیت به‌شدت زنانه شده است.
در کشورهایی مثل کره نسبت جنسی ۶۰ساله به بالا ۶۹ است، این به آن معناست که ۷۰‌درصد جمعیت بالای ۶۰سال را زنان تشکیل می‌دهند. روندهای نسبت‌های جنسی در سنین بالای ۶۰سال نشان می‌دهد به‌طور کلی فرآیند سالخوردگی جمعیت با مساله زنانه‌شدن سالمندی همراه و همسو است. لذا در بحث سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ها برای سالمند، توجه به حجم زنان سالمند، نوع نیازهای آنها و مسایل بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی زنان سالمند امری ضروری است. کشور ایران در سال ۱۹۵۰ و ۲۰۰۰،‌ درصد جمعیت ۶۰سال به بالا با اختلافی جزیی برای مردان زیاد بوده است اما در مابقی سال‌ها،‌ درصد جمعیت زنان از مردان بیشتر و نسبت جنسی پایین است.
سناریوهای سازمان ملل برای افزایش جمعیت در ایران
بر اساس پیش‌بینی دفتر جمعیت سازمان ملل بین سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۴۳۰ که منطبق با روند فعلی کاهش نرخ باروری کل در کشور است نشان می‌دهد، جمعیت ایران از تعداد ۷۳‌میلیون‌نفر در سال ۱۳۹۰ به ۸۵‌میلیون‌نفر در سال ۱۴۳۰ افزایش خواهد یافت و در ۱۰سال پایان دوره، رشد منفی جمعیتی را تجربه خواهد کرد. بر اساس سناریوی حد متوسط، جمعیت ایران از تعداد ۷۵/۵ میلیون‌نفر در سال ۱۳۹۰ به ۱۰۵‌میلیون‌نفر در سال ۱۴۳۰ افزایش خواهد یافت و در پنج سال پایان دوره رشد جمعیت نزدیک به صفر را تجربه خواهد کرد.
نهایتا اینکه بر اساس سناریوی حد بالای سازمان ملل، جمعیت ایران از تعداد ۷۷/۳‌میلیون‌نفر در سال ۱۳۹۰ به حدود ۱۲۸میلیون‌نفر در سال ۱۴۳۰ افزایش خواهد یافت. در پایان دوره، رشد ۰/۸۹درصد جمعیتی را تجربه خواهد کرد. یکی از استنتاج‌هایی که می‌توان از نتایج تحقیق فوق گرفت این است که اگر سیاست‌های تشویقی موالید بدون توجه به تفاوت‌های منطقه‌ای انجام پذیرد، رشد جمعیت استان‌های کمتر توسعه‌یافته از جمله سیستان‌وبلوچستان، هرمزگان و استان‌هایی از این دست افزایش خواهد یافت.
منبع: روزنامه شرق

مدیر مسئول روزنامه بهار بازداشت شد

سعید پور عزیزی،مدیر مسئول روزنامه بهار به دلیل شکایت مدعی العموم بازداشت شد.
به گزارش ندای سبز آزادی، وی پس از مراجعه به دادسرای رسانه و بعد از شکایت مدعی العموم بازداشت شده است. روزنامه «بهار» با رای هیئت نظارت بر مطبوعات، توقیف و پرونده آن برای رسیدگی قضایی به دادگاه ارسال شد.
معصومه شهریاری – همسر سعید پورعزیزی – در گفت‌و‌گو با ایسنا، درباره‌ی جزییات این بازداشت، اظهار کرد: «صبح روز پنج‌شنبه (نهم آبان‌ماه) احضاریه‌ی دادسرا براساس شکایت مدعی‌العموم به دفتر روزنامه‌ی بهار فرستاده شد. هر کسی می‌داند که روز پنج‌شنبه کادر اداری همه‌ی روزنامه‌ها تعطیل است، بنابراین احضاریه به‌دست آقای پورعزیزی نرسید.»
او ادامه داد: «صبح امروز (شنبه، ۱۱ آبان‌ماه) آقای پورعزیزی بدون اطلاع از رسیدن چنین احضاریه‌ای به دفتر روزنامه رفت و درپی تماس تلفنی که ساعت ۱۱ صبح با او گرفتند، به دادسرا احضار شد. پس از رفتن به دادسرا، بدون اطلاع دادن به کسی، او بازداشت شد.»
شهریاری گفت: «آقای پورعزیزی با پیغامی به ما اطلاع داد که برای آزاد شدن به وثیقه نیاز است؛ اما درباره‌ی مبلغ وثیقه هیچ اطلاعی به ما داده نشد. از آنجا که ما هیچ وثیقه‌ی شخصی نداشتیم، تهیه کردن وثیقه تا حدود ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه طول کشید و پس از بردن وثیقه به دادسرا، ساعت ۱۵ به ما اطلاع دادند که وثیقه باید ارزیابی شود.»
او با تأکید بر این‌که ارزیابی میزان وثیقه به زمان بیشتری نیاز داشت، افزود: «از نظر من، نیت بر بازداشت او بود، چون تا کنون مبلغ وثیقه که باید برای آقای پورعزیزی گذاشته شود، مشخص نشده است و هنوز هیچ اطلاعی از مبلغ وثیقه نداریم و درپی ارزیابی نشدن مبلغ وثیقه، در ساعت کاری امروز، همسرم به زندان اوین برده شد.»
شهریاری افزود: نگرانی ما از این است که فردا وثیقه ارزیابی شود و سپس به ما اعلام کنند که مبلغ وثیقه کافی نیست و آقای پورعزیزی مدت زمان بیشتری در بازداشت بماند.
علاءالدین ظهوریان دبیر هیئت نظارت بر مطبوعات پیشتر از رسیدگی به موضوع مقاله مندرج شده در روزنامه بهار در جلسه دوشنبه ۶ آبان این هیئت خبر داده بود.یادآوری می‌شود روزنامه بهار چهارشنبه گذشته، اول آبان‌ مقاله‌ای با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی و یا الگوی ایمانی؟» منتشر کرد که مسئولان این روزنامه ضمن عذرخواهی و توقف کار خود به صورت موقت، نامه‌ای را به شرح زیر منتشر کردند.
«روزنامه بهار به‌مناسبت روز عید غدیر خم یادداشت وارده‌ای را با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی» به‌دلیل خطای فنی به چاپ رساند که متأسفانه موجب جریحه‌دار شدن روحیه مومنان حضرت علی (ع) شد. پس از آن مدیریت روزنامه اقدام به عذرخواهی در چند رسانه و امروز(شنبه) اقدام به انتشار چند یادداشت در نقد مطلب مورد نظر کرد که نشان دهد تا نظرات مندرج در یادداشت علی‌اصغر غروی به دور از مشی «بهار»، مدیران، روزنامه‌نگاران و کارمندان آن است. بر مردم عزیز فشارکاری و احتمال خطای غیرعمد پوشیده نیست (که این نافی مسئولیت نیست). از این رو، روزنامه بهار در راستای تلطیف فضای جامعه و به‌دست آوردن دل مؤمنین راستین و واقعی اقدام به عدم انتشار موقت و چند روزه کرده و از همه‌ خوانندگانش مجدداً پوزش می‌خواهد.»

۱۳۹۲ مهر ۲۱, یکشنبه

پناهجویی، سفری پرخطر و طولانی، مقصدی نامعلوم


همه ساله بسیاری خود را با قایق‌هایی ناایمن به استرالیا می‌رسانند
تونی ابوت، نخست وزیر جدید استرالیا به تازگی و با آغاز رسمی کارش، سیاست های خود را در زمینه پناهجویان به مرحله اجرا گذاشته است. از این پس همه پناهجویانی که خود را با قایق به استرالیا می رسانند، توسط نیروی دریایی این کشور به اندونزی بازگردانده خواهند شد.
این سیاست از سوی گروه های مدافع حقوق بشر مورد انتقاد قرار گرفته است.
هر ماهه هزاران مهاجر سفری خطرناک بر اقیانوس هند را آغاز می‌کنند تا خود را به سواحل استرالیا برسانند.
بسیاری از آنان کسانی هستند که از دشواری‌های زندگی در کشورهایی چون افغانستان و سری‌لانکا می‌گریزند.
آنها برای این منظور مبالغ هنگفتی به قاچاقچیان انسان می‌پردازند، کسانی که مسافران را با قایق‌هایی معمولا ناایمن به دریا می‌برند.
مساله پناهجویان یکی از عمده‌ترین بحث‌های رقابت انتخاباتی استرالیا بود و هر دو طرف سیاست‌های سخت‌گیرانه‌ای را در این مورد پیشنهاد می‌‎کردند.
بی‌بی‌سی پای صحبت سه پناهجو نشسته است.

رفتن از افغانستان

حبیب الله که ۴۱ ساله است در کابل زندگی می‌کند. او دارای سه دختر نه ساله، هشت ساله و چهار ساله است. حبیب الله و خانواده‌اش امیدوارند هر چه زودتر افغانستان را ترک کرده و یک سفر طولانی و خطرناک را شروع کنند به این امید که زندگی تازه و امنی را در استرالیا آغاز کنند.
حبیب الله می‌گوید: "من یک فعال جامعه مدنی هستم و برای دفاع از حقوق افرادی که از خشونت ها صدمه‌دیده اند تلاش زیادی کرده‌ام. از آنجا که من برخی از موارد نقض حقوق بشر را در دادگاه مطرح کرده‌ام، با مشکلات زیادی مواجه شده‌ام. سه بار به زندان افتاده‌ام و دو بار به من حمله شده که حمله دوم با ضربات چاقو بود. آنها قصد کشتن من را داشتند."
"فکر کردم چنانچه کشته شوم، همسر و سه دخترم آینده تاریکی خواهند داشت. به همین جهت تصمیم گرفتم از افغانستان خارج شوم. برای اقامت، استرالیا را انتخاب کردم چون کشوری است که به حقوق بشر احترام می‌گذارد. می‌خواهم دخترانم جایی به مدرسه بروند که آرام باشد و هر لحظه در باره خشونت، بمبگذاری‌های انتحاری و قتل نشنوند."
"چند نفر از اقوام من در اندونزی زندگی می‌کنند. آنها آدرس یک آژانس مسافرتی در کابل را به من دادند. این آژانس با قاچاقچیانی که اشخاص را از راه‌های غیرقانونی به کشور دیگری می‌برند، تماس دارد. من خودم قاچاقچیان را ملاقات نکرده‌ام ولی آژانس مسافرتی می‌گوید ما به زودی سفرمان را شروع می‌کنیم."

"البته این قمار بزرگی است. قاچاقچی کسی نیست که بشود به او اطمینان کرد. ولی این گونه افراد تا کنون به خویشاوندان ما کمک کرده‌اند که از افغانستان خارج شوند و ما حق انتخاب دیگری هم نداریم بنا براین باید به آنها اطمینان کنیم. به ما گفته‌اند که اولین مقصد ما هند است. از آنجا به مالزی و سپس اندونزی خواهیم رفت. برای این که ویزای تحصیل و کار در مالزی به ما داده شود باید ۲۱ هزار دلار پرداخت کنیم؛ شش هزار دلار برای من، شش هزار دلار برای همسرم و سه هزار دلار برای هر یک از سه دخترم. باید نیمی از این مبلغ را قبل از شروع سفر و بقیه را هنگام رسیدن به مالزی پرداخت کنم."
"تهیه یک چنین پولی بسیار مشکل است. ناچار شدم مقداری پول از خویشاوندانم قرض بگیرم و برای تهیه بقیه پول اموال و لوازم منزلم را بفروشم. ما از تلویزیون و رادیو شنیده‌ایم که سفر دریایی از اندونزی به استرالیا چقدر خطرناک است. کشتی‌هایی که مسافران را می‌برند برای سفرهای دریایی طولانی مناسب نیستند. بسیاری بیشتر از ظرفیت مسافر سوار می‌کنند و خیلی از این کشتی‌ها هم غرق می‌شوند."
"ولی با این وجود، ما می‌بینیم که بیشتر پناهجویان به استرالیا می‌رسند و زندگی تازه‌ای را در آنجا شروع می‌کنند. به همین جهت حاضریم مشکلات را قبول کنیم و در عوض به محلی برسیم که بتوانیم زندگی آرامی داشته باشیم. من ناچارم کشور خودم را ترک کنم برای این که بتوانم از خودم محافظت کنم و زندگی بهتری برای فرزندانم فراهم کنم. من از این که ناچار به ترک افغانستان هستم خیلی ناراحتم، برای این که من اینجا متولد شده‌ام و قبر پدر و مادرم اینجاست. ولی راه دیگری برای خروج از این وضعیت ندارم."
"شنیده‌ایم که دولت استرالیا پناهجویان جدید را به جزیره پاپوآ گینه جدید، می‌فرستد. در گذشته مقامات استرالیا چندین بار تهدید کرده بودند که دست به این کار خواهند زد ولی عملا کاری نکرده بودند. پناهجویان مشکلات زیادی دارند و دولت استرالیا طبق کنوانسیون‌هایی که امضا کرده و بنا بر وظیفه جامعه بین المللی، باید پناهجویان را بپذیرد."
"ما اشخاصی را می‌شناسیم که از طریق سازمان ملل متحد تقاضای پناهندگی کرده‌اند. این روند مدت بسیار زیادی طول کشید و نهایتا با تقاضای بسیاری از آنان، با وجود این که دلایل قانع کننده برای پناهندگی داشتند، موافقت نشد. به همین جهت من به امید این که زودتر به مقصد برسیم، مسیر خطرناک را انتخاب کردم."

گیرافتادن در جزیره کریسمس

سعید اهل تهران است. او که به یک خانواده متوسط تعلق دارد، پس از آن که از اسلام به مسیحیت گروید، تصمیم گرفت از ایران خارج شود چون تغییر دین در ایران جرم محسوب می‌شود. سعید با کشتی از اندونزی به جزیره کریسمس رفت. او درست سه روز قبل از این که مقررات جدید مهاجرت در استرالیا به اجرا درآید در این جزیره از کشتی پیاده شده بود. مطابق مقررات جدید تمام تازه‌واردین باید برای رسیدگی به پرونده شان به جزیره پاپوآ گینه جدید انتقال یابند و چنانچه با تقاضا پناهندگی آنان موافقت نشود، اجازه نخواهند داشت در استرالیا اسکان یابند. این موضوع سبب شده که سعید احساس نومیدی شدیدی کند. وی در مکالمه تلفنی به فریبا صحرایی از بخش فارسی بی بی سی چنین گفت:
"من برای این که در انتخاب ایمان و مذهبم آزاد باشم از ایران فرار کردم. من اگر از مقررات جدید اطلاع داشتم هرگز استرالیا را انتخاب نمی‌کردم. سفر دریایی سه روزه من از اندونزی به جزیره کریسمس وحشتناک بود. من مرگ را در مقابل چشمانم دیدم."
"همه ما برای این که به اینجا برسیم جان خود را به خطر انداخته بودیم. ولی حالا به ما می‌گویند به ما مربوط نیست که چطور اینجا وارد شدید؛ چه بخواهید چه نخواهید مجبورید به پاپوآگینه جدید بروید."
"من واقعا احساس افسردگی می‌کنم. من تنها فرزند خانواده‌ام بودم و ما هیچ مشکل مالی در ایران نداشتیم. اگر من را به پاپوآ گینه جدید بفرستند در آنجا خودکشی می‌کنم. اگر والدینم این مصاحبه را گوش می‌کنند، شاید آخرین باری باشد که صدای مرا می‌شنوند. وقتی قدم به خاک پاپوآ گینه جدید گذاشتم دیگر هرگز صدای من را نخواهند شنید."

درانتطار پناهندگی در استرالیا

معروف مشفی شریف، که سی و هشت ساله است، به اقلیت تامیل در سریلانکا، تعلق دارد. او سال گذشته پس از پیوستن به یک حزب سیاسی چپگرای رادیکال، و نامزد شدن در انتخابات محلی، با تهدید های حزب حاکم روبرو شد و تصمیم گرفت از سریلانکا خارج شود.
مصروف مشفی شریف می‌گوید: "استرالیا اولین انتخاب من نبود. انتخاب اول من ایتالیا بود. ولی چون در آنموقع احساس امنیت نمی‌کردم تصمیم گرفتم هر چه زودتر از کشور خارج شوم. در همان موقع بود که از طریق تماس‌های بازرگانی که داشتم باخبر شدم که شخصی در حال ترتیب دادن برنامه بردن عده‌ای با کشتی به استرالیا است. به این فکر افتادم که بهتر است من هم از این فرصت استفاده کنم."
"وقتی به ملاقات مردی که مسئول اصلی این برنامه بود رفتم، واقعا اطمینان بخش به نظر می‌رسید. من از این که این سفر خطرناک است تا حدودی آگاه بودم ولی او به من گفت این سفر بخصوص، مانند بقیه سفرها مشکل یا خطرناک نخواهد بود. او اطمینان داد که سفر امن و کاملا راحتی خواهد بود."
"هزینه این سفر برای هر مسافر معادل هفت هزار و پانصد دلار آمریکا بود. من در ظرف سه روز این پول را تهیه کردم. خودم کمی پول داشتم ولی بیشتر مبلغ درخواستی را از دوستانم قرض گرفته بودم. از این لحاظ من خوش شانس بودم چون بعضی وقتها تهیه یک چنین مبلغی چندین روز یا هفته طول می کشد."
"سفر از آنچه فکر می‌کردم به مراتب خطرناک‌تر بود. ما با یک قایق ماهیگیری راه افتادیم و بعد به یک کشتی که عده زیادی مسافر داشت منتقل شدیم. فکر می کنم این کشتی ظرفیت ۴۰ مسافر را داشت ولی ما ۱۱۷ نفر بودیم."
"سوار کردن یک چنین عده زیادی واقعا تعجب آور بود. مسئولین فقط روزی یک بار به ما غذا می‌دادند که هیچ وقت مقدارش کافی نبود. این بسته به شانستان بود که به شما غذا می‌رسد یا نه. تمام آب آشامیدنی پس از ۱۰ روز تمام شد. می‌خواهم نکته‌ای را بگویم که قبلا هرگز نگفته بودم: نمی‌دانستم زنده خواهم ماند یا نه."
"چون همه اطراف ما آب بود هیچ نمی‌دانستم کجا هستیم. در هفدهمین روز سفرمان بود که چشممان به خشکی افتاد و کشتی به همان طرف حرکت کرد. ولی وقتی نزدیک تر شدیم یک کشتی نیروی دریایی استرالیا مانع حرکت ما شد و ما فهمیدیم به جزایر کوکاس، که تحت کنترل استرالیا است رسیده‌ایم."
"این محل، واقعا یک جای توریستی است و برای بازداشت شدگان تسهیلاتی ندارد به همین جهت بعد از چند روز همه ما را به جزیره کریسمس فرستادند. ولی پس از چند روزی که آنجا بودم، چون دچار عفونت ریوی بودم، از نظر سلامتی مشکل پیدا کردم. به دلیل بیماری مرا برای معالجه به بندر پرت، در خاک اصلی استرالیا انتقال دادند. معمولا به تقاضای پناهندگی در جزیره کریسمس رسیدگی می‌شود و فقط وقتی که مطمئن شوند ادعای شما برای پناهندگی واقعی است، می‌توانید به خاک اصلی استرالیا قدم بگذارید."
"حالا من در ملبورن درانتظار جواب نهایی به درخواست پناهندگی‌ام هستم. تمام خانواده و دوستانم در سریلانکا هستند. ترک آنها بسیار مشکل و ناراحت کننده بود. ولی فکر می کنم دلایل قوی برای قبول پناهندگی من وجود دارد و در آنصورت خواهم توانست خانواده‌ام را هم به استرالیا بیاورم."
"علاوه بر این، در سریلانکا چون یک بازرگان بودم وضع مالی‌ام خوب بود و استقلال و آزادی خودم را داشتم. در اینجا من با سه یا چهار سریلانکایی دیگر زندگی می کنم و فقط مایحتاج اولیه ضروری در اختیار ما قرار می گیرد."
"می خواهم با فروتنی به هموطنان سریلانکایی خودم بگویم: به این سفر نیایید و تضمیناتی را که قاچاقچیان به شما می دهند باور نکنید. آنها فقط از بدشانسی ما بهره می‌برند."

در چند دهه اخیر ایرانیان به یکی از گروه‌های عمده پناهجو در جهان تبدیل شده اند

پناهجویان ایرانی در ترکیه
در چند دهه اخیر ایرانیان به یکی از گروه‌های عمده پناهجو در جهان تبدیل شده اند
آمار پناهجویان خارجی و میزان پذیرش آنان در کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال جاری منتشر شده است.
مرکز آمار اتحادیه اروپا eurostat در گزارشی تحت عنوان "جمعیت و شرایط اجتماعی" آمار مربوط به متقاضیان پناهندگی و در صد پذیرش آنان را به تفکیک ملیت متقاضیان و کشورهای پذیرا منتشر کرده است.
آمار این گزارش به دوره زمانی یک‌ساله تا پایان چهارماهه دوم سال ٢٠١٣ میلادی ارتباط دارد و شامل جداول تفصیلی در مورد جنبه‌های مختلف پناهجویی و پناهندگی در بیست و هفت کشور عضو اتحادیه است. کرواسی به عنوان جدیدترین عضو اتحادیه در این آمار لحاظ نشده است.
براساس این گزارش، طی این مدت، کشورهای اتحادیه اروپا ٣٢٦٥ درخواست پناهندگی را از شهروندان جمهوری اسلامی ایران دریافت و به ٣٠٩٥ درخواست رسیدگی کردند که از این تعداد، ١٦٢٠ تقاضا مورد قبول قرار گرفت و ١٤٧٥ تقاضا رد شد.
در میان ایرانیانی که تقاضای پناهندگی آنان مورد قبول قرار گرفت، به ١٤٥٠ نفر موقعیت پناهنده، به ٨٠ نفر موقعیت حمایتی، و به ٩٥ نفر وضعیت حمایتی به دلایل بشردوستانه اعطا شده است.
در مجموع، درخواست ٤٧ درصد از متقاضیان ایرانی در مرحله اول مورد قبول گرفت و به آنان موقعیت پناهنده داده شد در حالی که ٤٧ درصد دیگر از درخواست‌ها در مرحله اول رد شد. در همین مرحله، به ٣ درصد موقعیت تحت حفاظت و به ٣ درصد دیگر موقعیت پناهندگی براساس ملاحظات بشردوستانه داده شد.
در مورد توزیع سنی متقاضیان ایرانی پناهندگی، چهارده و ٢ دهم درصد کمتر از ١٣ سال، چهار درصد بین ١٤ تا ١٧ سال، پنجاه و یک و ٦ دهم درصد بین ١٨ تا ٣٤ سال، بیست و هفت و ٧ دهم درصد بین ٣٥ تا ٦٤ سال و یک و ٣ دهم درصد بیش از شصت و پنج سال سن داشتند و سن یک و ٢ دهم درصد از متقاضیان نیز اعلام نشده است.
حدود ٤٦ درصد از متقاضیان ایرانی پناهندگی زن، و بقیه مرد بودند.
در چهارماهه دوم سال جاری، شهروندان ایرانی ٨١٥ مورد تقاضای پناهندگی تسلیم بریتانیا، ٢٩٠ مورد تسلیم هلند، ١٠٥مورد تسلیم دانمارک،١٠ مورد تسلیم رومانی و ٥ مورد را تسلیم فنلاند کردند. مجموع درخواست پناهندگی ایرانیان بین سه ماهه دوم سال ٢٠١٢ و سه ماهه دوم سال ٢٠١٣ از رشدی حدود ٥ درصد برخوردار بود.
در چند دهه اخیر، ایرانیان به یکی از ملیت های عمده پناهجو تبدیل شده اند و این در حالی است که شرایط پذیرش پناهجو در بسیاری از کشورها دشوار تر شده است.

مسیرهای عمده مهاجران به جنوب اروپا

افزایش درخواست پناهندگی

در مجموع، براساس این گزارش، شمار متقاضیان پناهندگی در بیشتر کشورهای عضو اتحادیه اروپا بین ژانویه ٢٠١٢ تا ژوئن ٢٠١٣ به استثنای کاهشی جزئی در فوریه سال جاری، افزایش داشته است.
بیشترین شمار پرونده های پناهجویان خارجی در تاریخ ٣١ ژوئن سال جاری به آلمان تعلق داشت که تعداد آنها به حدود ٩٥ هزار مورد رسید و پس از آن، یونان با پنجاه هزار مورد، فرانسه با حدود ٢٨ هزار مورد، اتریش با ٢٢ هزار مورد، بلژیک با ٢١ هزار مورد و بریتانیا با ١٩ هزار مورد در راس جدول کشورهای دریافت کننده تقاضاهای پناهندگی قرار داشتند.
در مورد شمار تقاضای پناهندگی هم، این آمار در اکثر کشورهای عمده پناهجوپذیر افزایش یافت.
تعداد تقاضای پناهجویی تسلیم شده به کشورهای عضو اتحادیه در سه ماهه دوم سال جاری به یکصد و سه هزار و هشتصد و پنجاه نفر رسید.
آمار اتحادیه اروپا
گزارش مرکز آمار اتحادیه اروپا حاکی از افزایش شمار متقاضیان پناهجویی است
از نظر توزیع سنی، بیست و یک و ٦ دهم درصد از متقاضیان زیر ١٣ سال سن داشتند، پنج و ١ دهم بین ١٤ تا ١٧ سال، پنجاه و دو و ٨ دهم درصد بین ١٨ تا ٣٤ سال، نوزده و ٥ دهم درصد بین ٣٥ تا ٦٤ سال و ٨ دهم درصد بالای ٦٥ سال سن داشتند و سن ٢ دهم درصد از متقاضیان هم مشخص نشده است.
حدود ٣٠ درصد از متقاضیان پناهندگی زن و بقیه مرد بودند.
بیشترین تعداد درخواست پناهندگی از شهروندان روسیه با ١٦،٨٤٥ نفر دریافت شد و در رده های بعد به ترتیب، سوریه با ٨،٣١٠ نفر، کوزوو ٨،١٤٠ نفر، افغانستان با ٦،٠٧٥ نفر، پاکستان با ٥،٩٦٥ نفر، سومالی با ٤،٢٨٥ نفر، ایران با ٣،٢٦٥ نفر و بنگلادش با ٢،٦٥٥ نفر در رده های بعدی قرار دارند.

ده‌ها مهاجر غیرقانونی در مدیترانه غرق شدند

نخس.ت وزیر مالت، با اظهار تأثر از این حادثه گفته است دریای مدیترانه در حال تبدیل شدن به یک گورستان است.
به گزارش « محبت نیوز» به نقل از خبرگزاری فرانسه، گزارش شده است که این کشتی حامل ٢٣٠ تا ٢۵٠مهاجر بوده و غروب دیروز جمعه هنگامی دچار حادثه شد که سرنشینان آن تلاش کردند توجه یک هواپیمای نظامی در منطقه را بخود جلب کنند.
در این جریان سرنشینان به یک طرف کشتی هجوم بردند و باعث شدند کشتی تعادل خود را از دست بدهد.
سخنگوی دولت مالت شمار قربانیان را ٣١ تن ذکر کرده اما منابع ایتالیایی گفته اند اجساد ٣٤ پناهجو از آب بدست آمده است.
نگهبانان ساحلی ایتالیا و مالت امروز شنبه به تلاش‌های خود برای نجات باقی سرنشینان کشتی ادامه دادند و گفته میشود تا کنون ٢٠٠ پناهجو را از غرق شدن نجات داده اند.
یک کشتی نظامی مالت ١٤٣ تن از نجات یافتگان را به این جزیره انتقال داده‌اند در حالیکه نیروی دریایی ایتالیا نیز ۵٦ تن دیگر را به جزیره "سیسیل" منتقل کرده‌اند.
گفته میشود بخشی از سرنشینان کشتی زنان و کودکان بوده اند که عده ای از آنان در این جریان جان خود را از دست داده‌اند.
بگفته یک تن از امدادگران، یک مهاجر به او گفته است آنان اهل سوریه هستند.
رسانه‌های ایتالیا گزارش داده اند که دو کشتی دیگر که هرکدام حامل ٨٧ و ١٨٣ پناهجو و دچار مشکل بوده اند نیز توسط نیروهای ایتالیایی نجات یافته‌اند.
بر اساس یک گزارش دیگر، غرق شدن یک کشتی حامل پناهجویان سوری، فلسطینی و مصری در نزدیکی سواحل مصر در دریای مدیترانه روز گذشته دستکم ١٢ قربانی برجای گذاشته است.
این در حالیست که روز ٣ اکتبر گذشته، ٣٣٩ تن از پناهجویان غیرقانونی در اثر غرق شدن کشتی حامل آنان در نزدیکی "لامپدیوزا" غرق شدند.

برگزاری کنفرانس ضدصهیونیستی در ایران لغو شد

.
 مقامات ایران دستور لغو برگزاری کنفرانس سالانه ای را صادر کرده اند که قرار بود به نام «افق جدید» کنفرانسی «ضد صهیونیستی» باشد.
« محبت نیوز» - از ٦٣ شخصیت از سراسر جهان برای شرکت در این کنفرانس دعوت شده بود. برخی ناظران این تصمیم را اقدامی ارزیابی کرده اند که دولت جدید حسن روحانی برای قرار دادن کشور در مسیری جدید برگزیده است.
به گزارش صدای امریکا، چهره های تندرو و افراطی جمهوری اسلامی موجی از انتقادهای شدید و خصمانه را متوجه تصمیم لغو این کنفرانس از سوی  وزارت امور خارجه کرده اند. تارنماهای حامی برگزاری این همایش از لغو برگزاری این کنفرانس به شدت انتقاد کرده اند. نادر طالب زاده، یکی از چهره های اصلی برگزاری این کنفرانس گفته است لغو برگزاری این همایش «اشتباه بزرگی بود که دولت مسئول آن است». وی «لغو جشنواره ضد صهیونیستی افق نوین» را «فاجعه» خوانده است.
تارنمای جهان نیوز روز جمعه ١١ اکتبر نوشت وزارت امور خارجه ایران تصمیم گرفت برگزاری این همایش را در تهران لغو کند، چون تصور می کرد این کنفرانس سیاست دولت «برای تعامل با جامعه بین الملل» را تضعیف می کند.
کنفرانس ضد ضهیونیستی برای اولین بار در سال ٢٠٠٥ برگزار شد. محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران از این همایش برای مطرح کردن دیدگاه های خود و لفاظی علیه اسرائیل بهره می جست. احمدی نژاد در همین کنفرانس «هولوکاست» را افسانه خواند و خواهان «پاک شدن اسرائیل از نقشه جهان» شده بود.
آقای روحانی رویکرد به نسبت میانه روتری را در قبال غرب نشان داده است و در مصاحبه اخیر خود به وجود تراژدی تاریخی هولوکاست اذعان کرد.
روزنامه دیلی استار نوشت پای پیش گذاشتن های روحانی به سوی غرب ظاهرن از حمایت آیت الله خامنه ای برخوردار است، و تا زمانی که چنین حمایتی باقی است، واکنش های منتقدین نخواهد توانست کوشش های روحانی برای کاهش تنش با جهان را مختل کند.
جناح های تندرو ضمن حمله به حسن روحانی او را به امتیاز دادن به غرب متهم می کنند.