۱۳۹۲ فروردین ۲۲, پنجشنبه

خون‌های آلوده وارداتی و بروز مشکلات جدی برای بیماران تالاسمی در شیراز


چکیده :مشکل بیماران تالاسمی شیرازی آن‌قدر جدی شد که به گوش مسئولان پایتخت‌نشین هم رسید و آنها باخبر شدند کیسه‌های خونی که از فروردین امسال در اختیار این بیماران قرار گرفته باعث بروز علائم حساسیت در آنها شده است و برخی از بیماران که از این کیسه‌ها استفاده کرده‌اند دچار مشکلاتی نظیر علائم حساسیت پوستی و در برخی موارد شدید علائم تنفسی، تپش قلب و ضعف عضله شده‌اند. بیماران مدعی هستند که این کیسه‌ها از سنگاپور وارد کشور شده است....

کیسه‌های خونی حساسیت‌زا، خون تالاسمی‌های شیرازی را توی شیشه کرد و با ایجاد علائم حساسیت در این بیماران، جمع‌آوری شد و گرچه این حادثه فقط در یکی از شهرهای کشور اتفاق افتاده اما زنگ خطری است برای سازمان انتقال خون که مسئولیت نظارت بر کیفیت این محصولات را بر عهده دارد و هشدار می‌دهد که شاید بار دیگر این اتفاق در کشور تکرار شود و حتی تلفات جانی داشته باشد.
به نوشته جام جم، بالاخره مشکل بیماران تالاسمی شیرازی آن‌قدر جدی شد که به گوش مسئولان پایتخت‌نشین هم رسید و آنها باخبر شدند کیسه‌های خونی که از فروردین امسال در اختیار این بیماران قرار گرفته باعث بروز علائم حساسیت در آنها شده است و برخی از بیماران که از این کیسه‌ها استفاده کرده‌اند دچار مشکلاتی نظیر علائم حساسیت پوستی و در برخی موارد شدید علائم تنفسی، تپش قلب و ضعف عضله شده‌اند. بیماران مدعی هستند که این کیسه‌ها از سنگاپور وارد کشور شده است.
علیرضا صحراگرد، رئیس اداره امور بیماری‌های خاص دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این باره به مهر توضیح داد: این کیسه‌ها در شیراز و بندرعباس مورد استفاده قرار گرفت و شیراز نخستین جایی بود که بیماران به آن واکنش دادند البته این محصولات، با فناوری روز دنیا تهیه شده بود، اما در برخی از بیماران واکنش‌هایی ایجاد کرده است.
البته همه مسئولان موضوع حساسیت بیماران تالاسمی به این کیسه‌های خونی را به آسانی صحراگرد نپذیرفتند، برای مثال علیرضا توسلی مدیر انتقال خون استان فارس ابتدا در گفت‌وگوی رسانه‌ای ابراز کرد که واکنش پوستی و خونی ممکن است در بیشتر بیماران تالاسمی به وجود بیاید، اما سر‌انجام گفت: ممکن است برخی محصولاتی که وارد کشور می‌شود مشکلاتی نیز داشته باشد و اگر گزارشی در اختیار ما قرار گیرد ما نیز گزارش‌ها را به ستاد مرکزی انتقال خون کشور منعکس می‌کنیم و آنها نیز سیاست‌های خرید خود را عوض می‌کنند.
بر اساس ادعای این مسئول شمار واکنش‌ها ۱۲ مورد بوده که فقط سه موردش شدید بوده و در همه موارد کنترل شده است، محمد فرانوش معاون فنی و فناوری‌های نوین سازمان انتقال خون در گفت‌وگو با جام‌جم توضیح می‌دهد که شمار این کیسه‌های خون، ۳۰۰۰ عدد بوده است که پس از بروز علائم حساسیت در بیماران بسرعت جمع‌آوری شده است.
فروشنده قدیمی، سرمان کلاه گذاشت یا …
به گفته معاون فنی و فناوری‌های نوین سازمان انتقال خون، تصور بیماران مبنی بر این که تولیدکننده اصلی کیسه‌ها، کشور سنگاپور بوده درست نیست و آنها در حقیقت تولید شرکت جی. ام. اس ژاپن است که سنگاپور امتیاز تولیدش را گرفته است و ایران از حدود یک دهه پیش این کیسه‌ها را از سنگاپور می‌خریده و در این مدت، کیسه‌ها هرگز اشکالی نداشته است.
او درباره شیوه نظارت بر کیفیت کیسه‌های خون می‌گوید: کیفیت این کیسه‌ها در دوره‌ای هشت تا ده روزه در آزمایشگاه کنترل کیفی سازمان انتقال خون سنجیده می‌شود. کیسه‌های خونی که ایجاد حساسیت کرده است نیز در این آزمایشگاه بررسی شده بود و از نظر کارشناسان مشکلی نداشت.
فرانوش توجیهی ندارد که چگونه ممکن است کیسه‌های خونی که از نظر کیفی در آزمایشگاه کنترل کیفی سازمان انتقال خون تائید شده، برای بیماران عوارض ایجاد کند و فقط اطمینان می‌دهد به دستور سازمان انتقال خون، همه کیسه‌ها جمع‌آوری شده و دیگر مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و ایران فعلا خرید کیسه‌های خونی از شرکت سنگاپوری را نیز قطع کرده است تا نتیجه پژوهش‌ها درباره علت حساسیت‌زا بودن کیسه‌ها مشخص شود.
مجید آراسته، رئیس هیات مدیره انجمن تالاسمی ایران نیز در گفت‌وگو با جام‌جم تائید می‌کند: شرکتی که سازمان انتقال خون، کیسه‌ها را از آن خریده، جزو بزرگ‌ترین شرکت‌های تولیدکننده کیسه‌های خون در دنیاست.
او در زمینه شیوه کنترل کیفیت کیسه‌های خون شرح می‌دهد: از میان چند هزار کیسه‌ای که وارد کشور شده است، شماری از آنها به شکل تصادفی برای سنجش کیفیت انتخاب می‌شود و ممکن نیست همه آنها، از نظر کیفی در آزمایشگاه قابل سنجش باشد و ظاهرا کیسه‌های حساسیت‌زا جزو همان‌هایی بوده که از نظر کیفی سنجش نشده است.
دست‌هایی آلوده، به کیسه‌های خون رسید
حالا دیگر ۳۰۰۰ کیسه‌ وارداتی از سنگاپور جمع‌آوری شده است، اما هیچ اطمینانی وجود ندارد که حادثه‌هایی از این دست بار دیگر تکرار نشود. از سوی دیگر معمای ماجرا این است که اگر سازمان انتقال خون تاکید دارد کیفیت کیسه‌های خون در آزمایشگاه کنترل کیفی‌اش سنجیده شد و مورد تائید قرار گرفته است، چرا کیسه‌ها حساسیت‌زا از آب درآمده است؟
پاسخ این پرسش را منبعی آگاه و متخصص می‌داند که مایل نیست نامش فاش شود. او می‌گوید: آزمایشگاه‌ها برای کنترل کیفی محصولی مانند کیسه خون، به تجهیزاتی نیاز دارند که آنها را از کشورهای عربی می‌آورند. کشورهای عربی به خریداران ایرانی تضمین می‌دهند که این محصولات را از کشورهای توسعه یافته خریداری کرده‌اند، اما گاهی واسطه‌های عرب، بلوف می‌زنند.
او می‌افزاید: برخی واسطه‌های عرب، در ازای پول کلانی که برای تحویل محصولات باکیفیت از ایرانی‌ها می‌گیرند، محصولات بی‌کیفیت را از کشورهایی همچون چین با مارک کارخانه‌های کشورهای توسعه یافته تحویل می‌دهند.
کلاهبرداری این واسطه‌ها باعث می‌شود کیفیت کار آزمایشگاه‌های کنترل کیفی پایین بیاید و به همین علت میزان خطای آزمایش‌های بسیار حساس در آزمایشگاه‌ها بالا می‌رود و ممکن است در ماجرای کیسه‌های خون حساسیت‌زا نیز همین اتفاق افتاده باشد.
۲٫۵ میلیون کیسه خون، نیاز سالانه کشور
در حالی که کشورمان حداقل به ۲٫۵ میلیون کیسه خون در سال نیاز دارد، تنها کارخانه تولید کننده کیسه خون کشورمان حداکثر دو میلیون کیسه خون در سال تولید می‌کند، این درحالی است که بخشی از این محصولات به خارج از کشور نیز صادر می‌شود.
تنها کارخانه تولیدکننده کیسه خون در کشور مجتمع صنعتی بعثت قم متعلق به سازمان صنایع دفاع از سال ۷۴ محصولات خود را روانه بازار کرده است که با توجه به بی‌مهری و رقابت تولیدکنندگان خارجی با تولیدات داخلی، نتوانسته است آن طور که باید و شاید نیازهای کشور را پوشش دهد.
این در حالی است که محصولات این کارخانه به عراق، سودان، لبنان وبرخی کشورهای آفریقایی و حاشیه خلیج‌فارس صادر می‌شود و این روزها هم بحث صادرات تولیدات مجتمع صنعتی بعثت به ترکیه مطرح شده است. از این گذشته هشت ماه از زمانی که بخش خصوصی همکاری خود را با این کارخانه شروع کرده، می‌گذرد. به نظر می‌رسد در این مدت حجم تولیدات افزایش پیدا کرده است زیرا تا مدتی پیش مجتمع صنعتی بعثت یک میلیون کیسه خون در سال تولید می‌کرد، اما این روزها با ورود نیروی خصوصی تولید کیسه خون به دو میلیون کیسه رسیده است.
کیسه خون تنها به سازمان انتقال خون داده می‌شود، اما کیسه‌هایی که مصرف درمانی دیگری دارد در اختیار بخش‌های دیگر قرار می‌گیرد. این مجتمع در نظر دارد در سال‌های آینده با راه‌اندازی خط تولید جدید، تولیدات خود را به پنج میلیون کیسه خون در سال برساند زیرا نیاز کشور به کیسه خون ۲٫۵ میلیون کیسه در سال است و هم‌اکنون از دومیلیون کیسه‌ای که در مجتمع صنعتی بعثت تولید می‌شود ۶۰۰ هزار کیسه به عراق صادر می‌شود.
علاوه بر این، در مناقصه‌ای که در ماه‌های پایانی سال گذشته انجام شد قرار خرید دو میلیون کیسه خون گذاشته شده، اما هنوز این کیسه‌های خون به کشور وارد نشده است. این درحالی است که شرکت‌های ساخت کیسه خون «جی. ام.‌اس» سنگاپور یا «ماکوفارما»ی فرانسه به علت این‌که سود بیشتری به دست بیاورند تنها از برند خود استفاده کرده و تولیدات خود را در کشورهای چین و هند تولید می‌کنند که از کیفیت پایین‌تری برخوردار است،به همین علت باید مسئولان هنگام خرید و تهیه کیسه خون دقت بیشتری داشته باشند تا حوادث تلخی مانند آنچه برای کودکان تالاسمی شیراز رخ داد، دوباره روی ندهد.

جزئیات تازه‌ای درباره تامین پول یارانه‌های نقدی از طریق گران کردن ارز



کلمه- گروه اقتصادی: دولتی که نام عدالت محور را یدک می کند، با فروش دلار به نرخ ۲۴۰۰ تا ۲۵۰۰ تومان، حداقل بیش از ۱۷ هزار میلیارد تومان درآمد به جیب زده که بیش از ۸ هزار میلیارد تومان، درآمد جدید محسوب می‌شود
به گزارش کلمه، سال گذشته در پی نوسانات ارز که به اعتراض و راهپیمایی بازاریان تهران نیز منجر شد، برخی از نمایندگان دولت را به اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق گران کردن ارز با هدف تامین کسری بودجه خود متهم کردند.
در اظهارنظر نمایندگان علت آشفتگی بازار ارز یک گرانی عامدانه، با اراده دولتمردان اشاره شده بود. از جمله این واکنش ها در نامه امروز احمد توکلی به مردم هویدا شده که گفته بود: دولت هم هر وقت اراده کند برای تأمین کسری بودجه خود، با بازار به ظاهر رقابتی بازی می کند و هر قدر بخواهد به دست می آورد؛ چنان که الان اجازه می‌خواهد که ارز را گران کند و مابه التفاوت را به صورت نقدی بین مردم توزیع کند. اقدام تورم زایی که شیرینی موقت و تلخکامی طولانی مدت دارد. البته برای سیاسی کاری انتخاباتی به نظرشان مفید می‌رسد.
در همین زمینه سایت حکومتی مشرق می نویسد: به دنبال بروز نوسانات شدید ارزی در اواسط سال گذشته، دولت تصمیم گرفت با راه‌اندازی مرکز مبادلات ارزی، اقدام به تخصیص ارز به قیمت ۲ درصد زیر نرخ بازار نماید. این مرکز از اوایل مهرماه ۱۳۹۱ آغاز به کار کرد. قیمت دلار عرضه‌شده در مرکز مبادلات ارزی در اکثر روزهای کاری آن در سال گذشته مابین ۲۴۰۰ تا ۲۵۰۰ تومان در نوسان بود.
این در حالی بود که طبق قانون بودجه سال ۱۳۹۱، نرخ ارز مرجع ۱۲۲۶ تومان لحاظ شده و دولت نیز برای واردات کالاهای اساسی همچنان دلار با نرخ ارز مرجع تخصیص داده و می‌دهد.
بیستم اسفندماه گذشته، رئیس‌کل بانک مرکزی اعلام کرد که «از آغاز فعالیت مرکز مبادلات ارزی نزدیک به ۷ میلیارد دلار ارز تخصیص داده شده است.»
این بدین معنا است که در شش ماه دوم سال گذشته برای واردات کالاهای مختلف، ۷ میلیارد دلار ارز به قیمت حدود ۲۵۰۰ تومان عرضه شده است. این در حالی است که اگر دولت، مرکز مبادلات ارزی را تشکیل نمی‌داد و به سیاق سال‌های قبل، دلار را به قیمت ارز مرجع عرضه می‌کرد، می‌بایستی دلار را به قیمت ۱۲۲۶ تومان می‌فروخت، که همانطور که ذکر شد آن را به قیمت ۲۵۰۰ تومان فروخته است.
یک محاسبه ساده نشان می‌دهد که مابه‌التفاوت درآمد دولت از محل عرضه ۷ میلیارد دلار ارز به نرخ مرکز مبادلات ارز با نرخ ارز مرجع، بیش از ۸ هزار میلیارد تومان می‌شود. اگر نرخ ارز مرکز مبادلات را به طور حداقلی ۲۴۲۶ تومان در نظر بگیریم (که البته همواره بالاتر از این رقم بوده است) مابه‌التفاوتی که از فروش ۷ میلیارد دلار ارز به جیب دولت رفته است، حدود ۸۴۰۰ میلیارد تومان می‌شود.
به عبارت دیگر، طبق قانون بودجه دولت می‌بایست از فروش ۷ میلیارد دلار ارز به قیمت ۱۲۲۶ تومان حدود ۸۶۰۰ میلیارد تومان درآمد کسب می‌کرد، اما عملا با فروش آن به نرخ مابین ۲۴۰۰ تا ۲۵۰۰ تومان، حداقل بیش از ۱۷ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کرده است که بیش از ۸ هزار میلیارد تومان، درآمد جدید محسوب می‌شود اما هنوز هیچ مقام دولتی اعلام نکرده که این رقم درآمد هنگفت کجا رفته است؟
از آنجا که دولت ماهانه حدود ۳ هزار میلیارد تومان صرف پرداخت یارانه نقدی می کند، می توان نتیجه گرفت که رقم درآمد کسب شده از گران کردن دلار، معادل حدود ۳ ماه پرداخت یارانه نقدی بوده است. این در حالی است که نمایندگان مجلس تاکنون بارها نسبت به استفاده دولت از منابع دیگر برای پرداخت یارانه نقدی، انتقاد کرده اند.
طبق آمار رسمی بانک مرکزی، دولت فقط طی ۳ ماهه پاییز حدود ۱۷ میلیارد دلار از محل فروش نفت و فرآورده‌های نفتی، درآمد کسب کرده بود. در صورت تداوم این روند در ۳ ماهه پایانی، رقم درآمد نفتی دولت در نیمه دوم سال گذشته حدود ۳۴ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود.
در هر صورت، مابه‌التفاوت درآمد ارزی دولت در سال گذشته، رقم هنگفتی است که ضروری است نسبت به سرنوشت این پول شفاف‌سازی شود.

روایت تکان‌دهنده خواهر ستار بهشتی از تهدیدهای بی‌پایان ماموران امنیتی: علنا می‌گویند می‌بریمت کهریزک


چکیده :علنا جلوی من را در خیابان می گیرند و می گویند می بریمت کهریزک، از ترانه موسوی می گویند. هنوز هم که هنوز است تحت فشار هستیم. می خواهند سکوت کنیم و حرف نزنیم. وقتی مادرم مصاحبه می کند تلفن های تهدید آمیزشان را به من شروع می کنند که برای چی مادرت مصاحبه کرد، ببین خوشحال باش که این هفته هم تونستی سر خاک برادرت بروی....

با گذشت بیش از پنج ماه از کشته شدن ستار بهشتی، خواهرش با اشاره به اینکه هنوز پرونده برادرش پس از گذشت ۵ ماه از حادثه به دادگاه ارائه نشده است، خبر داد که این خانواده همچنان تحت فشار و تهدید برای سکوت و مصاحبه نکردن با رسانه های خارج از کشور است.
سحر بهشتی به کمپین بین الملل حقوق بشر گفت:« علنا جلوی من را در خیابان می گیرند و می گویند می بریمت کهریزک، از ترانه موسوی می گویند. هنوز هم که هنوز است تحت فشار هستیم. می خواهند سکوت کنیم و حرف نزنیم. وقتی مادرم مصاحبه می کند تلفن های تهدید آمیزشان را به من شروع می کنند که برای چی مادرت مصاحبه کرد، ببین خوشحال باش که این هفته هم تونستی سر خاک برادرت بروی.»
سحر بهشتی در حالی از تهدیدهای ماموران امنیتی به خانواده اش خبر داد که سه شنبه ۲۰ فروردین ماه وزیر کشور برای پاسخ به سوال علی مطهری در خصوص علت مرگ ستار بهشتی در مجلس حاضر شد و البته در واکنش به سوال علی مطهری، نماینده مجلس گفت که فقط «باید منتظر رای قوه قضاییه ماند.» محمد مصطفی نجار، وزیر کشور در گزارشش ستار بهشتی را فردی نامید که «از طریق درج مطالبی در وبلاگ خود اقدام به تبلیغ علیه نظام کرد و با فعالان سیاسی معاند نظام همکاری داشت و با آنها در تماس بود.» با این حال وزیر کشور اعلام نکرد که فعالان سیاسی معاند نظام که ستار با آنها همکاری داشته است چه کسانی بوده اند.
این در حالیستکه علی مطهری روزسه شنبه گفت که در وبلاگ ستار بهشتی مطلب توهین آمیز پیدا نکرده است و همچنین اشاره کرد: «اتهام وی انتقاد یا توهین به مسئولان نظام در وبلاگش بوده است که البته در قانون توهین تعریف خاصی دارد و شامل الفاظ رکیک می شود اما بنده چنین چیزی را در نوشته های ستار بهشتی پیدا نکردم.»
علی مطهری، عضو کمسیون فرهنگی مجلس در اظهارات خود با اشاره به وبلاگ نویسان دیگری که در بازداشت هستند خواست تا به آنها سخت گیری نشود و همچنین در خصوص این ادعا که مادر ستار بهشتی اعلام رضایت کرده است، گفت:«ممکن است بگویند مادر ستار بهشتی رضایت داده است اما او گفته است حکم بازداشت دخترم را به من نشان دادند تا از من رضایت بگیرند نمی خواستم داغ دیگری روی سینه ام بماند و مجبور شدم و امضا کردم. حتی اگر مادر او نیز رضایت داده باشد حق مدعی العموم برای پیگیری پرونده محفوظ است.» علی مطهری و تعداد دیگری از نمایندگان در جلسه امروز مجلس اعلام کردند که از پاسخ های وزیر کشور در خصوص علت مرگ ستار بهشتی قانع نشده اند.
سحر بهشتی در خصوص آخرین وضعیت پرونده برادرش گفت:« پرونده هنوز به دادگاه فرستاده نشده است. حصر وراثت از ما خواستند که با وکیل به شعبه سوم دادسرای جنایی دادیم و گفتند که مقداری از تحقیقات مانده است ولی این امید را دادند که به زودی پرونده به دادگاه بفرستند و گفت شکنجه گر ستار در زندان است. »
خواهر ستار بهشتی که متولد سال ۱۳۶۴ و دارای یک پسر است با اظهار اینکه از این تهدید ها خسته شده اند و از گفتنش دیگر نمی ترسد گفت: « به خدا دیگر از جان خودمان سیر شدیم، خسته شدیم. مثلا جمعه آخر سال که می خواستیم برویم سر خاک برادرم به من تلفن زدند و تهدیدم کردند: “می گیریم و می بریمت، نرو. کتکت می زنیم.” حتی برای سر خاک رفتن یه جورهای ما تحت فشار هستم. دور تا دورمان پر از مامور است. وقتی به سرخاک هم می رویم، ماموران زن به من می گویند: ” پاشو برو دیگه، چی می خواهی نشستی!” همش با ترس زندگی می کنم. دیگر وقتی می خواهم از خانه بیرون بروم اشهدم را هم می گویم.»
سحر بهشتی گفت:« ستار را کشتند و فشارهایشان را از سر خانواده ستار کم نمی کنند. ما مورد ظلم قرار گرفتیم ما ظالم نیستیم، ما کشته دادیم ما نکشتیم. هر وقت هم حرف می زنم بهم می گویند که مراقب الفاظت باش.»
سحر بهشتی در پاسخ به این سوال که این تهدید های تلفنی و خیابانی از سوی چه کسانی صورت می گیرد، گفت:« از سوی ماموران امنیتی. آخر معلوم نیست که برای چه ارگانی هستند، همه شان لباس شخصی هستند. کارت شان را که به من نشان نمی دهند.»
سحر بهشتی در خصوص رضایت مادرش که مرتب از سوی مسولان به آن اشاره می شود، گفت: «آقا ستار ۴ روز بود که کشته شده بود به مامان بدون اطلاع من می گویند که می خواهیم شکنجه گران ستار را بهت نشان دهیم و با برادر و همسر من می برند و آنجا که می روند هر کدامشان را به یک گوشه می کشند و پلیس های امنیت این ها را دوره می کنند و به مادرم می گویند “از کجا معلوم که وقتی برگردی خانه سحرت زنده باشد شاید سحرت را هم بکشیم مثل ستار. دیگر رضایت بده، تمام کن، نگذار به قول گفتنی سحرت را هم ازت بگیریم.” دادشم را تهدید می کنند که خواهرت را می بریم. اصلا یک چیزهای نامربوطی گفته بودند که افتضاح است. از کهریزک بهش توضیح می دهند و از ترانه موسوی. به شوهرم هم گفته بودند که حکم بازداشت سحر در دست ماست، سحر را می بریم، مصاحبه کرده با صدای آمریکا و همه اینها را بهش گفته بودند. اینها هم خب ترسیده بودند و بنده خدا مادرم مجبور شده بوده چون دیگر نمی خواسته داغ دل دیگری رو دلش بیاید اجبارا یک امضا می دهد اما نسبت به شخص یا اشخاصی این رضایت نیست. حتی خانم پور فاضل (وکیل) گفت که این رضایت چه رضایتی بوده زمانیکه خودتان می گفتید که ستار به مرگ طبیعی رفته، سکته کرده. برای مرگ طبیعی رضایت گرفتید؟ رضایتی که با تهدید باشد اصلا مورد قبول نیست.»
خواهر ستار بهشتی درباره خواسته خود و خانواده اش گفت:« به ما یک نفر را به عنوان شکنجه گر اصلی ستار معرفی کردند که ستار زیر دست او کشته شده است. مادرم همچنان خواهان مجازات عادلانه است و اصلا و ابدا قرار نیست که فعلا رضایت بدهیم و یا حتی پیشنهادهای دیگری که شده را قبول کنیم. ما فقط خواستار تشکیل دادگاهی عادلانه و علنی هستیم. تنها خواست مان این است که عدل علی برگزار شود، همین و بس. چون ستار بی گناه و زیر شکنجه کشته شد. ماموران بدون حکم وارد خانه مادرم شدند، او را بردند و چهار روز بعد کشتندش و آخر سر به ما می گویند خفه شویم، هنوز هم می گویند خفه شید.»
ستار بهشتی، متولد سال ۱۳۵۶، کارگر و وبلاگ‌نویسی بود که در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا دستگیر شد. او به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکهٔ اجتماعی و فیس بوک” بازداشت شده بود. در مدت بازجویی به شدت از سوی پلیس فتا شکنجه شد و در همین جریان درگذشت و در گورستان رباط کریم نزدیک محل زندگیش به خاک سپرده شد. بر اساس گزارش ثبت شده در روابط عمومی بهشت زهرای تهران تاریخ، مرگ ستار بهشتی ۱۳ آبان ماه نوشته شده است.
پس از انتشار خبر مرگ بهشتی، ۴۱ نفر از زندانیان سیاسی زندن اوین در نامه‌ای که در سایت کلمه منتشر شد اعلام کردند که ستار بهشتی روزهای ۱۰ و ۱۱ آبان ۱۳۹۱ در بند ۳۵۰ اوین بوده و آثار شکنجه در تمام قسمت‌های مختلف بدنش مشهود بوده‌است.»

شهادت حسن میرزاخان، از آسیب دیدگان قطع نخاعی سرکوب های ۸۸ + عکس


چکیده :مراسم ختم حسن میرزاخان، از آسیب دیدگان سرکوب های پس از انتخابات 88 که پس از چهار سال رنج و سختی، جان خود را در راه آزادی و برای ایران از دست داد، عصر پنجشنبه از ساعت 14 الی 15:30 در مسجد نور واقع در میدان فاطمی تهران برگزار خواهد شد....

کمتر از ۵۰ روز پس از آنکه مادر سهراب اعرابی در گفت و گو با کلمه به نام چند تن از آسیب دیدگان سرکوب های پس از انتخابات ۸۸ اشاره کرد و از مظلومیت آنها سخن گفت، یکی از این جانبازان سبز، جان خود را در راه آزادی و برای ایران از دست داد.
به گزارش کلمه، «حسن میرزاخان» که در زمان فوت تنها ۲۶ سال داشت، از آسیب دیدگان قطع نخاعی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که در روز ۲۶ خرداد ۸۸ در میدان ونک در اثر اصابت گلوله از پشت به مهره کمرش در محل ستون فقرات دچار قطع نخاع شد.
وی در اثر عوارض بعد از این حادثه، پس از تحمل نزدیک به ۴ سال رنج و سختی، به شهادت رسید و روز گذشته در قطعه ۵۰ بهشت زهرا که از قطعه های متعلق به شهدا و در اختیار بنیاد شهید است، به خاک سپرده شد.
بنیاد شهید و امور ایثارگران برای این آسیب دیده حوادث سال ۸۸ کارت جانبازی صادر کرده بود و پس از درگذشت وی نیز قبری را در قطعه شهدا به وی اختصاص داد. خبرگزاری و سایت های حکومتی هم خبر درگذشت حسن میرزاخان را منتشر کردند و او را «جانباز فتنه ۸۸» نامیدند.
پیش از این و در جریان کشته شدن صانع ژاله و محمد مختاری در تظاهرات روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ هم رسانه ها و نهادهای حکومتی تلاش کردند با صدور کارت و صحنه سازی، تلاش کنند به معرفی قربانیان سرکوب ها به عنوان بسیجی و حامی حاکمیت فعلی بپردازند و بدین ترتیب تلاش کنند خون این شهیدان را مصادره کنند.
اکنون این آسیب دیده مظلوم پس از چهار سال رنج بی وقفه، به شهادت رسیده و مراسم ختم وی عصر فردا پنجشنبه از ساعت ۱۴ الی ۱۵:۳۰ در مسجد نور واقع میدان فاطمی تهران برگزار خواهد شد.
لازم به ذکر است که تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی نیز شب گذشته با حضور در منزل شهید حسن میرزاخان شهادت وی را به خانواده اش تسلیت گفتند.
پروین فهیمی مادر شهید سهراب اعرابی در گفت و گوی ماه قبل خود با سایت کلمه به نام حسن میرزاخان اشاره کرده و با اشاره به فشارهایی که از سوی حکومت بر آسیب دیدگان بعد از انتخابات سال ۸۸ وارد بوده و هست، از شهدا و جانبازان سبزی که تحت همین فشارها و رعب و وحشت ها، هنوز بعد از سه سال و نیم نامی از آنها به میان نیامده، سخن گفته بود.
امید عزیزی، بهزاد یزدان پناه، حسن میرزاخان و وحید ایرانی مقدم از جمله جانبازان سبز بودند که خانم فهیمی به نام آنها اشاره و تاکید کرده بود که ظلم روا داشته شده در حق این جوانان، پنهان نخواهد ماند.